آیت الله واعظ طبسی به ملکوت اعلی شتافت
در پی درگذشت عالم مجاهد و یار صادق انقلاب آیت الله حاج شیخ عباس واعظ طبسی رحمةالله علیه، رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر کردند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با تأسف و اندوه خبر درگذشت عالم مجاهد و یار صادق انقلاب جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ عباس واعظ طبسی رحمةالله علیه را دریافت کردم. ایشان برادری همدل و همزبان برای اینجانب و مریدی صَدیق برای امام راحل و خدمتگزاری پایدار و سخت کوش برای انقلاب بودند. از نخستین طلیعه های مبارزات نهضت اسلامی، مشهد مقدس شاهد حضور شجاعانه و اثرگذار این روحانی محترم در عرصه های پرخطر و قبول دشواریهای آن بود و این حضور صریح و صادقانه تا آخرین روزهای مبارزات ملت ایران ادامه یافت. پس از انقلاب، اعتماد امام بزرگوار به ایشان منشأ کسب افتخار تولیت و خدمت به آستان مبارک رضوی علیه آلاف التحیة و السلام شد و خدمات بی سابقه به این آستان مقدس با همت و عزم راسخ ایشان شکل گرفت و امید است که توجهات آن حضرت شامل حال این خدمتگزار با اخلاص گردد. موضع انقلابی و وفاداری به آرمانهای نظام اسلامی و مجاهدت در این مسیر دشوار که غالباً بدون تظاهر انجام گرفته است، خود فصل دیگری از زندگی این روحانی عالیقدر است. اکنون با فقدان ایشان اینجانب برادر مهربان و همسنگر دوران غربت و شدت پیش از انقلاب و همکار سخت کوش سالهای پس از انقلاب را از دست داده و از خداوند رحیم پاداش شایسته و غفران و رضوان الهی را برای ایشان مسألت میکنم.به خاندان مکرّم و بازماندگان ایشان بویژه همسر صبور و نیک اندیش و فرزندان محترم صمیمانه تسلیت عرض میکنم و صبر و اجر برای آنان مسألت مینمایم.سید علی خامنه ای ۱۴ اسفند ماه ۱۳۹۴
ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
شب یلدا
آغاز ولايت آخرين منجي بشريت بر تمام شيعيان و محبان آن حضرت مبارك باد.
هفته پژوهش: 21 لغایت 26 آذر
* پژوهش، یعنی کشف و گسترش دانش و حقیقت و کنار زدن دیوارهای نادانی
* پژوهشگری یعنی عشق به دانستن و خلاقیت ، دقت در نکته سنجی، شکیبایی در نتیجه و شهامت در جستجو
نمایشگاه کتاب و آثار طلاب به مناسبت هفته پژوهش
يلدا
اگه قراره شب يلدا همه دور هم جمع بشيم و انار و هندونه شب يلدا بخوريم، چه خوبه از اين فرصت نهايت استفاده رو ببريم؛وگرنه خوردن و دور هم نشستن كه كار هميشگيه !
« يلدا : اين واژه سرياني و به معناي “ميلاد” است و چون شب يلدا را با تولد حضرت مسيح تطبيق مي كردند آن را به اين نام خوانده اند. چون ايرانيان اين شب را شب تولد ميترا (مهر) مي دانسته اند آن را با تلفظ سريانيش پذيرفته اند و در واقع يلدا با نوئل اروپايي كه در 25 دسامبر تثبيت شده، معادل است، بنابراين نوئل همان شب يلدا يا شب چله ايراني است. 1
از سنت هاي شب يلدا، شب نشيني، ديدو بازديد و صله رحم است ، چنان كه بهره گيري علمي از فرصت آن با طرح مسايل علمي و تاريخي، خواندن اشعار به ويژه شعر حافظ و تفإل به اشعار حافظ و … سنت ديگر آن است.
مناسب است مؤمنان در چنين فرصت هايي با زواياي زندگي و سيره معصومان عليهم السلام در جهت رشد و كمال علمي و معنوي آشنا شوند.» 2
1- مفاتيح الحياه ، به نقل از لغت نامه دهخدا واژه يلدا.
2- مفاتيح الحياه، ص 758
وقتي محرم براي ما تفريح مي شود
ماه محرم که می آید صحبت از امام حسین علیه السلام از هر گوشه و کناری به گوش می رسد، بسیاری از ما از قبل از ماه محرم سعی می کنیم برنامه خود را تنظیم کنیم که دهه اول آن را در کدام حسینیه یا هیئت بگذرانیم، و برنامه مداحان مختلف را چک می کنیم تا ببینم کجا به روضه خوانی می روند ما هم برویم.
اما چند در صد ما سعی می کنیم در این ماه کمی به خودمان برسیم، ببینیم از امام حسین علیه السلام سوای از خطابه ها و روضه ها چه می دانیم، چقدر از ابعاد شخصیتی ایشان اطلاع کسب کرده ایم، یا وقتی داریم با شدّت و حدت تمام بر سر و سینه خود می زنیم و فریاد می زنیم “حسین،حسین” اصلا می دانیم این حسین کیست؟
ما همین قدر می دانیم که ایشان برای دفاع از دین خدا قیام کردند و کشته شدند، ما از ایشان یک قهرمان حماسی ساخته ایم و بس.
از محرم و رسالت خودمان چه می دانیم بارها محرم ها آمدند و رفتند و چه بسا به بسیاری از ما خیلی هم خوش گذشت هیئت ها رفتیم و گریه ها کردیم و نذری ها خوردیم و …دیگر چه کردیم؟
چند بار آمدیم درس بگیریم؟ چند بار آمدیم حسینی شویم؟ چند بار انقلاب کردیم در میدان وجود خودمان روبه روی هوس هایمان ایستاده ایم و به خاکش زدیم؟
ما از محرم یک تفریح در ذهن خود ساخته ایم و بسیاری از ما لحظه شماری می کنیم تا عاشورا و تاسوعایی بیاید و مسافرتی برویم و حال و هوایی عوض کنیم.
اشک ریختنی برای ما مغفرت می آورد که از روی شناخت باشد، ما باید به کتب تاریخی و روایی سر بزنیم سیره حضرت و یارانشان را بشناسیم، و به چند سخنرانی و مداحی دلخوش نکنیم و گمان کنیم که امام حسین علیه السلام را شناخته ایم
این هاست آنچه ما از محرم و کربلا و عزاداری در ذهن خودمان ساخته ایم، بعضی از ما به آرایش سر و صورتمان می پردازیم تا به هیئت رفته و دلبری کنیم، جوانانی را می بینم که بدون هیچ رابطه محرمیتی دست در دستان هم در هیئت ها رفت و آمد می کنند و خود را عزادار ابا عبدالله علیه السلام می دانند!
گاه دیده می شود در بعضی از هیئت ها در قسمت بانوان گروه گروه نشسته اند و به توصیف لباس و جواهرات همدیگر مشغولند و گاه بلند بلند می خندند.
اما ای کاش ما کمی با خودمان خلوت می کردیم و کلاهمان را قاضی می کردیم ببینیم این است مسلمانی ما؟ این است پاسخ به آن جانفشانی ها و حماسه هایی که تا ابد نوع بشر، انسانیّت خود را وام دار آن می دانند؟!
چرا اینگونه ایم؟
البته ما برای نشان دادن چنین رفتاری حق داریم، ما چه می دانیم “حسین” کیست که عزادارش شویم، ما چه می دانیم “زینب” که بود که جگرمان از یادآوری غمش بسوزد.
ما چه می دانیم “محرم” چیست که مراعاتش را بکنیم، خب وقتی این ها را نمی دانیم چه انتظاری از خودمان داشته باشیم؟ همین یک قطره اشک به اندازه یک بال مگس را به هر زحمتی هست می ریزیم و خوشحال و سرمست از اینکه آمریزیده شده ایم به روال زندگیمان ادامه می دهیم.
عاشورا
اما عزیزان!
“محرم” فرصتی است که اگر قدرش را ندانیم و معرفت به وقایعش را پیدا نکنیم عمر بر باد داده و عمری را به بیراهه سپری خواهیم کرد.
ما باید به پیروی از پیشوایان دینمان، امامان عزیزمان، محرم را به گونه ای دیگر سپری کنیم. باید همدرد آن ها باشیم و غمشان را بخوریم که آن ها داغدار نشدند و آسیب ندیدند مگر به خاطر من و شما و امثال ما، آیا شایسته نیست که به پاس این همه گذشت، ما نیز لحظه ای کوتاه از خود غافل شویم و به عظمت ایشان چشم بدوزیم شاید بزرگی را آموختیم.
برای شناخت بهتر ماه محرم و قیام با عظمت امام حسین علیه السلام ما باید تشنه باشیم باید مطالعه کنیم، کتاب بخوانیم و پژوهش کنیم. یکی از اساتید بزرگ می فرمود: اگر شما می خواهید واقعا دم از “حسین” بزنید و او را بشناسید، با خود عهد کنید که هر سال محرم یک کتاب در مورد ایشان بخوانید.
واقعا اطلاعات ما از ابعاد واقعه عظیم کربلا و مقام امامت امام حسین علیه السلام خیلی ناچیز است، اشک ریختنی برای ما مغفرت می آورد که از روی شناخت باشد، ما باید به کتب تاریخی و روایی سر بزنیم سیره حضرت و یارانشان را بشناسیم، و به چند سخنرانی و مداحی دلخوش نکنیم و گمان کنیم که امام حسین علیه السلام را شناخته ایم.
کسى که در حضورش یاد مصیبت ما بشود، و در چشمش گرچه به اندازه بال مگس، اشک جمع شود، خداوند گناهانش را هر چند مانند کف دریا باشد، بیامرزد.
فاطمه محمدي برگرفته از سايت تبيان
محرم ماه خون
فرا رسيدن ماه محرم بر عاشقان ابا عبدالله (عليه السلام) تسليت باد.
تأملی در دعای ماه رجب
و آمن سخطه عند كل شر: و در امان هستم از هر نوع شر و بدي ناشي از خشم و غضب او.
ما انسان ها در دنيا ممكن است در طول زندگي خود اغلب دچار شر و بدي ديگران شويم. يعني از شر افراد در امان نيستيم. مثل دعواها، سرقت ها، مردم آزاري ها، و اذيت ها و …
از سوي ديگر به قول معروف مي گويند كه جواب هاي، هوي است. يعني اگر به كسي بي احترامي كنيم، تهمت بزنيم، ناسزا بگوييم و تعرض كنيم، در مقابل، جوابي شبيه به آن و يا بدتر از آن را دريافت خواهيم كرد.
اما رابطه شر و بدي ما با خداوند اين گونه نيست. چون اگر ما فرد بد و شرور و گناهكاري باشيم، خداوند از در بدي و شر بر ما وارد نمي شود و بر مقدار و شدت آن نمي افزايد. بلكه حساب اعمال زشت و سيئات ما به همان اندازه اي كه بايد عقوبت شود ثبت و ضبط مي گردد. در حالي كه اگر اعمال نيك و خوب انجام دهيم، ده برابر آن را جزا و پاداش مي دهد ( من جاء بالحسنة فله عشر امثالها… .” ( انعام / 160)
و حتي بالاتر از اين، گاهي لطف و كرم و سخاوت خداوند در مقابل عمل خير و نيكوي ما طوري است و به اندازه اي است كه جزاي آن خارج از حساب و شمارش است. “… و من عمل صالحاً… فاولئك يدخلون الجنة يرزقون فيها بغير حساب."( مؤمن / 40) واي بر ما كه چقدر غافل و ناسپاسيم.
بنابراين، ما از ناحيه خداوند در امنيت و پناه هستيم و او شر و بدي به ما نمي رساند.
در اينجا اين سوال پيش مي آيد كه پس چرا ما از جهنم مي ترسيم و جهنم براي چيست؟
تأملی در دعای ماه رجب
شخصي به نام سجاد، خدمت پيشواي ششم، حضرت امام صادق عليه السلام رسيد و عرض كرد: براي ماه رجب به من دعايي ياد بدهيد كه خداوند متعال مرا به آن نفع ببخشد. امام صادق عليه السلام فرمودند: اين دعا را هر روز از ماه رجب بعد از نمازهاي يوميه بخوان:
” يا من ارجوه لكل خير. و آمن سخطه عند كل شر. يا من يعطي الكثير بالقليل، يا من يعطي من سئله. يا من يعطي من لم يسئله و من لم يعرفه تحننا منه و رحمه. اعطني بمسئلتي اياك جميع خيرالدنيا و جميع خيرالاخره واصرف عني بمسئلتي اياك جميع شرالدنيا و شرالاخرة. فانه غير منقوص ما اعطيت. و زدني من فضلك يا كريم، يا ذالجلال و الاكرام يا ذالنعماء والجود يا ذا المن و الطول، حرم شيبتي علي النار.”
شرح دعا
* يا من ارجوه لكل خير: اي كسي كه در هر امر خيري به تو اميد دارم.
انسان موجودي است كه با اميد و انگيزه و هدف زنده است و انسان آگاه سعي مي كند امور خود را به خدا متصل نمايد. بالاخص آن كه امور آدمي؛ خيرات و خوبي ها هم باشند. مانند اين كه اگر چيز خيري در دنيا نصيب ما مي شود، آن را از خدا بدانيم و بگوييم (هذا من فضل ربي) و اگر مصيبت و گرفتاري هم پيش مي آيد، صبر و مقاومت داشته و از خدا طلب ياري و رفع مشكل نماييم ” الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا لله و انا اليه راجعون.” ( بقره/ 156)
اگر دقت كنيم مي بينيم كه بسياري از آيات قرآن كريم نيز محتواي اميد دهنده، انگيزشي و تشويق كننده دارند. به طور نمونه در آيات گوناگون در قبال انجام عمل نيك و پرهيز از گناهان، بهشت و نعمت هاي جاويد و فرح بخش به ما عطا مي كنند (ان الذين آمنوا و عملواالصالحات … اولئك لهم جنات عدن تجري من تحتهم الانهار … (كهف / 30- 31)
بنابراين گره زدن تمامي امور خير و نيك به لطف و مشيت خداوند (توكل) و درخواست مساعدت و كمك از او، ويژگي بزرگي است كه بزرگان به آن توجه و عنايت دارند.
در دعا آمده ( لكل خير) و نگفته يك خير يا دو خيرات بلكه تمام امور خير، و اين مطلب قابل تأملي است. در واقع دل سپرده كسي است كه نگذارد نقطه اتصال به منبع فيض دچار انفصال شود.
به عبارت ديگر دل سپرده به درگاه ذات اقدس الهي همواره اينگونه بر لب دارد كه:
“حياتي و مماتي لله رب العالمين؛ تمامي زندگي و مرگ من براي خداي هر دو جهان است.”
اين بخش از كلام، مطلب بسيار آموزنده اي از كلام گهربار امام علي عليه السلام را به خاطر مي آورد كه :
خوشا به حال مؤمني كه زندگي اش (براي يافتن بعضي از صفات نيك) مانند زندگي (معني دار) سگ باشد، چون در اين حيوان 10 خصلت نيكو وجود دارد:
1- سگ در ميان مردم قدر و قيمتي ندارد و اين حال مسكينان است.
2- سگ، مال و ثروت و ملكي ندارد، و اين صفت مجردان است.
3- سگ، خانه و لانه معيني ندارد و هر كجا كه برود، رفته است و اين حال متوكلان است.
4- سگ اغلب اوقات گرسنه است و اين عادت صالحان است.
5- سگ اگر از صاحب خود تازيانه بخورد باز هم در خانه او را رها نمي كند و اين عادت مريدان است.
6- سگ، درشب تنها مدت كمي مي خوابد و اين حال دوستداران خداست.
7- سگ، با آن كه رانده مي شود و ستم مي كشد ولي وقتي او را صدا مي زنند بدون دلگيري باز مي گردد و اين نشانه فروتنان است.
8- سگ، از خوراكي كه صاحبش به او مي دهد، راضي است و اين حال قانعان است.
9- سگ بيشتر اوقات ساكت و خاموش است، و اين علامت خائفان است.
10- سگ، وقتي مي ميرد، از خود ميراثي به جاي نمي گذارد و اين حال زاهدان است. (نشان از بی نشانها،ج 1،ص276)
بنابراين، ما تلاش مي كنيم، برنامه ريزي مي كنيم، براي خود هدف و آينده اي را ترسيم مي نماييم و سعي مي كنيم از فرصت ها استفاده كنيم و در طريق خداوند قدم برداريم و… و در نهايت همه اينها را متصل مي كنيم و به خداوند واگذار مي كنيم ” و افوض امري الي الله ان الله بصير بالعباد.” ( مؤمن / 44)
ادامه دارد …
توهین کنندگان به امام هادی (ع) با خواندن این شعر مردند
حجت الاسلام خاتمی با تاکید بر اینکه اهانت کنندگان به امام هادی (ع) اقدام رذیلانهای انجام دادند افزود: آنها با خواندن این شعر مردند و دیگر هیچ جا امنیت ندارند. بنابراین باید از این حرکت عبرت گرفت.
حجت الاسلام سید احمد خاتمی خطیب موقت نماز جمعه تهران در خطبههای نماز عبادی سیاسی این هفته تهران با بیان اینکه بزرگداشت شعائر الهی از مصادیق تقوا است اظهار داشت: ما در این ماه جشن ولادت ائمه و مبعث حضرت رسول و شهادت امام کاظم (ع) را پیش رو داریم و امیدواریم مردم همانگونه که در عزای اهل بیت (ع) سنگ تمام میگذارند در مراسم شادی آنها نیز جشن باشکوهی برگزار کنند که در واقع این نشانه تقوای قلب است.
خطیب موقت تهران با اشاره به سالروز شهادت امام هادی (ع) اظهار داشت: این امام در زمان حیات خود مظلوم واقع شده و اینک هم قلمها و اشعار زهر آگین و هنرپیشههای فاسد به خیال باطل خود فکر میکنند که با اهانت به ساحت مقدس امام هادی (ع) راهی را گشودهاند. در حالی که باید بدانند عدو سبب خیر شده است.
وی ادامه داد: در طول این 33 سال هیچ سالی چنین مراسم باشکوهی برای عزاداری امام هادی (ع) برپا نشده بود و صدا و سیما از شب گذشته برنامههایی برای شهادت این امام داشت. لذا اگر خدا بخواهد دین را یاری کند یک رجل فاجر که بیادبی کرده است نیز باعث این امر خواهد شد.
حقیر بودن اهانت کنندگان به امام هادی (ع)
حجت الاسلام خاتمی با تاکید بر اینکه اهانت کنندگان به امام هادی (ع) حقیر، کوچک و پست هستند که اقدام رذیلانهای انجام دادند افزود: آنها با خواندن این شعر مردند و دیگر هیچ جا امنیت ندارند. بنابراین باید از این حرکت عبرت گرفت.
امام جمعه موقت تهران با تاکید بر اینکه ائمه (ع) جان و تمام هستی ما هستند خاطرنشان کرد: ما همان عشق به امام حسین (ع) را به امام هادی (ع) داریم.
وی بر همین اساس تاکید کرد: کسانی که دین ندارند بدانند ورود به این عرصه و اهانت به اهل بیت (ع) بسیار خطرناک است.
امام هادی (علیه السلام)
امام هادی (ع) در سن شش سالگی و پس از شهادت پدرشان امام جواد به امامت رسیدند و به مدت سی و چهار سال عهده دار این منصب سترگ الهی بودند.
مادر ایشان بنابر مشهور سمانه نام دارد. از امام، چهار پسر و یک دختر باقی ماندند: امام حسن عسکری(ع)، حسین ، محمد و جعفر - معروف به کذاب – و علیه
حکّام زمانه امام دهم
امام هادی در طول دوران امامتشان با شش نفر از خلفاء عباسی معاصر بودند: معتصم عباسی ، واثق، متوکل، منتصر ،مستعین، معتز، که در این میان دوران متوکل عباسی هم به لحاظ طول زمان و هم به لحاظ ثبات حکومت عباسی دارای جایگاه خاصی است.
می دانیم که متوکل دشمنی خاصی با اهل بیت علیهم السلام داشته است و به ویژه نسبت به امیرالمومنین بی ادبی می کرده است. اساسا تبعید امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا و تحت نظر قراردادن ایشان در آن جا از اقدامات متوکل برای کنترل حضرت قلمداد میشود.
تاریخ انتقال حضرت سال243 بوده است و همانگونه که شیخ مفید تصریح فرموده ده سال و چند ماه در اقامت جبری به سر می بردند. (هر چند سبط ابن جوزی آن را 20 سال و 9 ماه ذکر کرده است. )
پایگاه اجتماعی امام
مکانت و منزلت معنوی حضرت در جامعه را می توان از داستانی که جناب کلینی در کافی شریف روایت کرده است فهمید. خلاصه آن چنین است که :
« متوکل در اثر یک بیماری در آستان مرگ قرارگرفته بود. با توصیه پزشکی ایشان (امام هادی علیه السلام)، مشکل متوکل برطرف می شود و مادرش مبلغ ده هزار دینار به حضرت تقدیم می کند.»
از اینجا معلوم می شود که منزلت ایشان حتی در بین نزدیکان خلیفه نیز روشن بوده است. دنباله قضیه هم جالب و در عین حال تلخ است:
«بعد از چند روز، فردی در نزد متوکل سعایت (و سخن چینی) امام را می کند و مدعی می شود که حضرت اموال و اسلحه جمع کرده است. متوکل دستور بازرسی شبانه منزل امام را صادر می کنند و اموال را توقیف کرده و می برند اما بعد معلوم می شود که این اموال را مادر خلیفه فرستاده بوده است و مشکل برطرف می شود. هنگامی که مامور بازرسی برای عذر خواهی خدمت امام بر می گردد ایشان این آیه را خواندند.(سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون)
قضیه دیگری در این زمینه وجود دارد که نشان دهنده ارج مظلومیت آن حضرت است. مسعودی در مروج الذهب نقل می کند که در مورد دیگری از امام نزد متوکل بدگوئی می کنند. او جماعتی از ترکها را مامور کرد امام را بازداشت کنند. آنان شبانه به منزل حضرت ریختند و امام را در حالیکه مشغول تلاوت قرآن بود دستگیر کرده نزد خلیفه آوردند. مجلس شراب بود و متوکل جام شرابی در دست داشت. حضرت را احترام کرد و در کنار خود نشاند و با کمال وقاحت به ایشان مشروب تعارف کرد. امام فرمود بخدا قسم هرگز با گوشت و خون من تا کنون مشروبی مخلوط نشده است. متوکل از امام در خواست خواندن شعر کرد اما امام با خواندن چند بیت شعر آموزنده درباره مرگ از فرصت استفاده کرده و مجلس معصیت را به مجلس تذکر تبدیل نمودند.
در هر صورت بی تردید بخش زیادی از امامت حضرت هادی علیه السلام در شرایط نامناسبی سپری شده است و امام نمی توانستند آزادانه به فعالیتهای علمی و تربیتی خود بپردازند.
دور امّا نزدیک
با اینکه امام هادی علیه السلام در بخش مهمی از زندگانی خود از حضور در جمع شیعیان و ارادتمندان دور بودند اما با استفاده از دو راه ارتباط خویش را با آنها حفظ کردند:
راه اول : از طریق وکلای خود با شیعیان ارتباط داشتند:
اساسا با گسترش تشیع از زمان امام صادق علیه السلام شبکه وکالت هم توسط ائمه اطهار مورد توجه قرار می گیرد و شیعیان مناطق دوردست بوسیله نوّاب و وکلا با ائمه ارتباط پیدا می کردند.
امام هادی علیه السلام هم در همین راستا این روش را ادامه دادند. ایوب بن نوح، جعفر بن سهیل صیقل، علی بن جعفر همانی ، فارس بن حاتم قزوینی ، علی بن ریان بن صلت قمی، علی بن حسین بن عبد ربه ، ابو علی بن راشد، علی بن مهزیار اهوازی ابراهیم بن مهزیار اهوازی، ابراهیم بن محمد بن همدانی، محمد بن فرح، خیران احمد بن اسحاق قمی و از همه مهمتر عثمان بن سعید عمری اسامی 14 وکیل امام است که در اختیار داریم.
شرح بیشتر سازمان وکالت را به خواست خدا در جای دیگر خواهیم داد.
راه دوم : از راه مکاتبه و نامه نگاری با ارادتمندان:
آنگونه که مرحوم آیة الله میانجی در کتاب ارزنده مکاتیب الائمة جستجو کرده اند از آن حضرت 266 نامه در موضوعات مختلف به دست ما رسیده است.
میراثی گرانسنگ
علاوه بر نامه های یاد شده احادیث منقول از آن امام همام بخش دیگری از میراث حضرت را برای ما به یادگار گذاشته اند که یکی از مهمترین و معروفترین آنها زیارت جامعه کبیره است. جناب شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه این زیارت عالی قدر را از آنحضرت روایت کرده اند.
زیارت جامعه یک دوره امام شناسی شیعی را به صورت روشن مطرح نموده ، امید است که خوانندگان محترم توفیق قرائت و مطالعه این زیارت شریف را که در کتب مختلفی ذکر شده است از دست ندهند و از مضامین آن بیشترین بهره را ببرند.
سید محمد مهدی رفیع پور (مدرس حوزه علمیه قم)
تولید ملی؛ خط مقدم جهاد اقتصادی
فرهنگ کار، پيشرفت و توسعه به مانند نسخههاي بهداشت جهاني، همه گير نيست اما يکي از اصول توليد ثروت ملي همپوشاني فرهنگ ملي با توليد ثروت است که ميتواند ما را از دور باطل و بيمبناي توزيع عادلانه فقر برهاند.
بنابر يک گزاره بينالمللي استراتژيک، پيشرفت يک جامعه با فرهنگ کار و توليد مردمانش رابطه مستقيمي دارد. اگر سنگاپور در هر سال فقط معادل 100 ميليارد دلار نرمافزار ميفروشد و اگر مردم ژاپن بيش از 1500 تريليون ين در حسابهاي پسانداز خود پول دارند و اگر چينيها امروز بيش از 40 درصد بازار واردات آمريکا را به توليدات خود اختصاص دادهاند، بدون ترديد فرهنگ کار و توليد در اين کشورها يکي از دلايل موفقيتهاي عظيم اقتصادي آنها بوده است.
دهه چهارم انقلاب دهه پيشرفت و عدالت است. رهبر معظم انقلاب در اين دهه متناسب با مفاهيم و نشانه هاي اين گفتمان هر ساله يکي از بايسته هاي پيشرفت کشور و تحقق عدالت را پر رنگ نموده اند. سال حرکت به سمت اصلاح الگوي مصرف، سال همت مضاعف، کار مضاعف ، سال جهاد اقتصادي و امسال يعني سال 1391 را نيز معظم له در پيام نوروزيشان به نام سال توليد ملي حمايت از کار و سرمايه ايراني مزين نمودند. مطمئنا براي پيشرفت کشور مجاهدت اقتصادي تمام شدني نيست. مقام معظم رهبري از همين رو ضمن تقسيم بندي و تفکيک شقوق مختلف اين جهاد، حمايت از توليد ملي را يکي از بخش هاي مهم جهاد اقتصادي دانستند و فرمودند: “شعار امسال، «توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني» است. ما بايد بتوانيم از كارِ كارگر ايراني حمايت كنيم؛ از سرمايه سرمايهدار ايراني حمايت كنيم؛ و اين فقط با تقويت توليد ملي امكانپذير خواهد شد. سهم دولت در اين كار، پشتيباني از توليدات داخليِ صنعتي و كشاورزي است. سهم سرمايهداران و كارگران، تقويت چرخه توليد و اتقان در كار توليد است. و سهم مردم - كه به نظر من از همه اينها مهمتر است -
امسال هم مولا نیامد ...
یک سال گذشت ولی آقا نیامد یک سال گذشت ولی شیعه باز هم غریب و مظلوم ماند…
خدایا می خواهم امسال هم دعای اولم، فرج مولایم باشد به امید استجابت.
می خواهم برای مظلومین عالم دعا کنم برای مردم بحرین برای تمام شیعیان جهان
یا مقلب القلوب و الابصار،
یا مدبر اللیل والنهار،
یا محول الحول والاحوال ،
حول حالنا الی احسن الحال
خدایا قلب ما و دیدگان ما را، روشن به جمال دلربای مهدی فاطمه (عج) کن
خدایا روز و شب ما را به تلاش برای ظهور مولایمان تدبیر کن
خدایا احوال ما را آنگونه که رضایتت و رضایت حجّتت در آن باشد، محول کن
خدایا حال ما را و حال تمام شیعیان را با فرج و ظهورش به احسن حال تبدیل نما… الهی آمین
دلنوشته
چهار فصل زندگی
وقتی« شکوفه» ای بر شاخه ای می شکفد، وقتی« جوانه» ای بر ساقۀ درختی می روید، نوید« بهار» را می دهد، اصلاً خودش بهار است….
گاهی یک« فصل»، در یک«گل» خلاصه می شود و یک بهار در یک شکوفه می گنجد.
فکر می کنید ما در کدام فصل زندگی به سر می بریم؟ آیا در« رویش بهاری» هستیم؟ یا در « رسیدن تابستانی»؟
در خزان پاییزیم، یا خواب زمستانی؟…..
روزی همچون طراوت بهاری، بر چهرۀ کودکانه عمرمان، شبنم حیات می پاشیم، روزی شاهد« بلوغ زندگی» در تابستان داغ جوانی هستیم، یک روز هم، سستی و ضعف نیرو ها و ریزش برگهای شاداب جوانی، خبر از« پاییز عمر» مان می دهد.
و….. بالاخره یک روز هم« برف پیری» بر ارتفاعات سر و صورتمان می نشیند و چهرۀ زمستانی به ارمغان می آورد.
راستی….. بهارمان چه زود گذشت!……حیف!
نمی دانم اکنون در تابستانی یا پاییز؟ شاید هم در زمستان.
زمان« برداشت»، کی است؟
شکوفه های عمرمان کی میوه خواهد شد؟
کشت های بهاره را کی درو خواهیم کرد؟
آ یا«صیفی جات» زندگیمان رسیده است، یا هنوز کال است؟
نمی دانم چرا این بار، قلم اینگونه می چرخد و این سان می نویسد؟
بگذار به حال و هوای خودش و به سیاق سابق برگردد، آنطوری بهتر و صیمیمی تر است.
وقتی نگاهی به عقب می اندازیم و روز ها و سالهای گذشته را محاسبه می کنیم، در عین حال که سالیان درازی است، ولی گویا همین دیروز بود که کودک بودیم، مدرسه می رفتیم، مشق می نوشتیم، امتحان می دادیم و کارنامه می گرفتیم. گویا همین دیروز بود که روز های عید، لباس نو می پوشیدیم و« عیدی» می گرفتیم و قلک خود را پر می کردیم.
عجب!….. چه زود گذشت!
زود که نه، مثلاً بیست سال، سی سال، یا کمتر و بیشتر است، ولی چنان غرق زندگی بودیم که « گذشت عمر» را ندیدیم.
بهار و پاییز زندگیمان هم همینطور است.
گویا دیروز بود که صبح بیدار شدیم، دیدیم برف، همه جا را سفید پوش کرده است.
گویا دیروز بود که« سال تحویل» را در کنار بستگان و پای رادیو یا تلویزیون گذراندیم.
روز های باقی ماندۀ سال هم به همین سرعت خواهد گذشت و باز سالی نو و روزی نو و نوروزی نو، ولی ما…؟ همان کهنۀ دیروز ، همان تغییر نیافته و تحول نپذیرفتۀ پارسال…..
ای دریغ!
می گویی:« خوب ، چه کنیم؟»
می گویم:
آیا نمی شود چهار فصل زندگیمان، پر بار و با نشاط باشد؟
نمی شود زمستانمان هم« بهار» باشد؟
اشکال کار در اینجاست که« برزگر» خوبی نیستیم و نمی دانیم« نهال وجود» خود را چگونه آبیاری کنیم و برویانیم، تا همیشه سبز بماند و میوه دهد، زمستان هم خرّم و با طراوات باشد، اگر باغبانی می دانستیم، اینقدر زود پژمرده نمی شدیم……
خیلی ها پس از مرگشان هم زنده اند و میوه و ثمر می دهند.
برای آنان، زمستان هم« بهار» است…..خوشا به حالشان!
( برگرفته از کتاب همدلی تا همراهی)
امام رضا ... ممنون
وقتی زن از حرم بیرون آمد و چادرش را از سر برداشت، ناراحت شدم، به او گفتم: خانم مگر فقط در حرم باید حجاب داشت؟!
با کمال احترام و ادب گفت: آقا! من مسلمان نیستم، مسیحی ام .
گفتم: پس در حرم چه می کردید؟
گفت: آمده ام از امام رضا(ع) تشکر کنم.
بعد حکایت شگفت انگیز زندگی اش را این گونه تعریف کرد:
پسر فلجی داشتم که برای معالجه اش از هرکس و هرکاری که می توانستم، دریغ نورزیدم، اما هیچ دارو و دکتری ثمربخش نشد.
وقتی به مدرسه رفت بچه های دیگر به او گفته بودند: چرا مادرت تو را به مشهد و حرم امام رضا (ع) نمی برد تا شفا بگیری؟
پسرم که به خانه آمد با گریه گفت: مادر! تو که گفتی برای معالجه من همه جا رفته ای و مرا نزد همه دکترها برده ای، پس این مشهد امام رضا(ع) که مریض ها را شفا می دهد، کجاست؟
با ناامیدی به او گفتم: امام رضا(ع) فقط مسلمانها را شفا می دهد و ما مسیحی هستیم.
اما پسرم مرتب اصرار می کرد و بعد هم با گریه به بستر رفت.
نیمه های شب مرا صدا زد: مادر! بیا ببین این آقا پاهایم را شفا داده است. خودش به خانه ما آمد و گفت:
به مادرت بگو:
“هرکه به در خانه ما بیاید، او را درمان می کنیم.”
یا ضامن آهو
در بنــد هـواییـم، یـا ضـامن آهــو در فتنـه رهـاییــم، یـا ضامـن آهــو
بی تاب و شکیبیم، تنها و غریبیم بی سقف و سراییم، یا ضامن آهو
روزی بطلب تـا، یک شب بـه تمنا نــزد تــو بیـاییـم، یـا ضــامـن آهـــو
در صحـن و سرایت، ایـوان طلایت بـالی بگشـاییـم، یـا ضــامـن آهــو
بیانیه طلبه بسیجی به مناسبت 9 دی
هوالبصیر
السلام علیک یا صاحب الزمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)
مردم شهید پرور شهرستان نائین در دومین سالگرد حماسه حضور، میثاق خود را با ولایت تجدید می کنند و می دانند که محور، اصل ولایت است و با اقتدا به همین اصل حماسه مثال زدنی 9 دی را آفریدند و میثاق خود را همراه با رهبر زمان خویش در روز تاریخی 9 دی با امام حسین (ع) تجدید کردند آنان شعارهای خود را در عمل نشان دادند . پیرو خط امام راحل خمینی کبیر (ع) باقی ماندند که فرموده اند: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد. مردم پیام شهدا، که همواره در وصیت نامه هایشان متذکر شده اند که امام و ولایت فقیه را تنها نگذارید، خوانده اند و اثبات کرده اند در روز برائت از منافقین، که اهل کوفه نیستند و علی زمان خویش را تنها نمی گذارند. چون از تاریخ درس گرفته اند که مردم علی (ع) را تنها گذاشتند و همدم مولایمان چاههای مدینه شد. مردم ایران اسلامی بصیر هستند به برکت راه امام حسین (ع) زیرا حضرت سید الشهدا (ع) راه را برای ما روشن کرده اند و بسیار هم نمایان است. تخلف از این مسیر هیچ توجیهی جز نادانی و طمع و منفعت طلبی ندارد. آیا بعد از موضع مشخص میلیونی مردم و حمایت های بی دریغ اقشار جامعه دیگر بس نیست که از تحرکات پنهان و آشکارخود دست بردارند. مگر ملت باید سران فتنه را تکه تکه کنند تا بنیانگذاران آن دست بردارند. آبروی همه فتنه گران مفتضحانه رفت. خود را مشغول چه کرده اید دیگر ……
متمسک شده بودید به رنگ علم های مولا حسین (ع) که به آن هم در روز عاشورا بی حرمتی کردید. شعار الله اکبر می دادید که در روز عاشورا مشخص شد الله اکبر شما همان الله ا کبر یزیدیان بود هنگام جدا کردن سر امام حسین (ع) . مردم و تمام اقشار جامعه موضع خود را مشخص کرده و شما را به زباله دانی تاریخ انداخته اند. خسته مباد گامهای استوارتان در 9 دی که تمام نقشه های
فتنه گران را پایمال کرد. ایران این صحنه ها را بسیار به خود دیده است .
رهبرا! مردم با بصیرت شهرستان نائین همواره پشتیبان ولایت هستند و در صحنه حاضرند و اگر نیاز به از جان گذشتن باشد طلاب بسیجی پیش قدم هستند.
فاطمه ولایتی ـ مدرسه علمیه فاطمة الزهراء (س) نائین
دردناک ترین حادثه کربلا به روایت کارشناس آمریکایی
پروفسور پيتر ج. چلکوفسکي (Peter J. Chlkowski)، دانشمند آمريکايي لهستاني تبار، از دانشمندان متخصص فرهنگ ايران است که هم اکنون استاد رشته هاي مطالعات خاورميانه، شرق شناسي و اسلام شناسي در گروه مطالعات اسلامي و خاورميانه دانشگاه نيويورک است.
وي روايت جالبي از داستان کربلا دارد:
* شرق شناسي که جذب محرم شد
آقاي چلکوفسکي لطفا خودتان را براي خوانندگان ما معرفي کنيد.
چلکوفسکي: من پيتر چلکوفسکي شهروند آمريکايي هستم. ليسانس خود را در سال 1958 در رشته واژه شناسي شرقي از دانشگاه جگيلونيان شهر کراکوف لهستان دريافت کردم و در مدرسه درام همان شهر به تحصيل در رشته هنرهاي تئاتري بپرداختم. در سال 1959 به لندن رفتم و در سال 1962 در مقطع فوق ليسانس در رشته تاريخ خاورميانه اسلامي از مدرسه مطالعات شرقي و آفريقايي فارغ التحصيل شدم. در حال حاظر هم بيش از 40 » سال است که استاد مطالعات اسلامي و خاورميانه در دانشگاه نيويورک هستم. بخش عمده اي از تحقيقات و مطالعات من مربوط به اسلام شيعي و به طور خاص محرم و واقعه کربلا است و در اين حوزه تا کنون ? کتاب و مقالات متعددي درباره امام حسين و واقعه کربلا نوشته ام.
علت سفر شما به ايران چه بود؟
چلکوفسکي: همانطور که گفتم در مقطع ليسانس زبان شناسي مشرق زمين خوانده بودم و در ادامه در يکي از دانشگاه هاي انگليس مطالعات خاورميانه را ادامه دادم و به همين دليل با ايران آشنا شدم، به همين دليل ايران را براي ادامه تحصيل در رشته ادبيات زبان فارسي انتخاب کردم.
* جايي که با محرم آشنا شدم…
صداوسیما و محرم
آيا صدا و سيما محرم را فراموش کرده؟ يا دچار آسييب هايي شده است که در حال زاويه پيدا کردن با يک رسانه ديني است؟
1. هر سال چند روز تا محرم مانده، کم کم صدا و سيما با فضاي شهر حال و هواي محرم مي گيرد و با ورود به شب اول کاملا رنگ تلويزيون به رنگ غم ايام محرم در مي آيد و اين تلويزيون و راديو است که مانند يک هئيت عمل مي کند يک هئيت رسانه اي. سخنراني، مداحي، ارتباطات مستقيم با کربلا، جلسات واکاوي وقايع و پيام هاي عاشورا و…… يک سنگ تمام تمام عيار در رسانه ملي……
اما اين روند زياد طول نمي کشد تنها تا چند روز بعد از عاشورا و ديگر نه از لوگوي عزاداري خبري است، نه برنامه اي و نه فيلمي. دقيقامشکلي که برخي از هئيت هاي مذهبي ما به آن دچارند!
البته بي انصافي نمي کنيم دم پخش اذان ها کمي باز تلويزيون ما را به حال و هواي آن چند روز مي برد اما آن هم کم کم هر چه به آخر محرم نزديک مي شويم فراموش مي شود .
2. در تاکسي نشسته بودم، چندروز پيش راديو روشن بود نمي دانم کدام موج بود اما در حال پخش يک آهنگ شاد بود(بخوانيد خيلي شاد) کمي فکر کردم يادم آمد
کشتی نجات
كنگره عشق نيست منزل هر بوالهوس
طایر آن آشيان جان حسين است وبس
قلـه قـــاف وجـــود منــزل عنقـــا بــــود
بـر ســر ايـن آشيان پــر نگشايـد مگس
پايــه اوصـاف او فــوق اشـارات مـاست
رفعت اين پايه نيست افئده رادستـرس
محفــل ايجـــاد را اوسـت چـــراغ ابــــد
تــا ابـد از نــور او مشعلـه هــا مقتبـس
گشت چو كرب و بلا عارج معراج عشق
روح امينش فشـانــد گـرد ز سم فــرس
اوقفس تن شكست تابه قفس ماندگان
در پـى او بشكننــد قــالب تــن را قفـس
كشته بسى ديده ام درهوسى داده جان
زنده چو او كس نديد كشته به ترك هوس
رفت و شـد اندر پى اش قـافلـه دل روان
ما پـى ايـن كاروان شـاد بـه بانگ جـرس
اى شـه با فـر و نـور، عـرش مقام تــو را
لامســه عقـل مـــا، دم زنـــد از لايـمس
بحــر ثنـاى تــو را قبـول نبـى زورق است
جنبش ما اندر او جنبش خار است وخس
كشته غفلت بود هركه تو را كشته خواند
اى دم جــان پــرورت زنــده دلان را نـفـس
عاشورا از دیدگاه آنتوان بارا
آنتوان بارا : حسین(ع) گوهر جاودانه ادیان
اشاره
رود خوني كه از شهيدان كربلا بر صحراي طف جاري شد، فرات حقيقتي گشت كه جرعه نوشان عزت و آزادگي را ازهر مذهب و مسلك و هر دين و آيين به قدر تشنگي سيراب كرد. در اين مسير از نخستين مسيحي حق جويي كه روياروي يزيد در كاخ سبز بر او شوريد تا در عصر ما، كم نيستند مسيحياني چون «جرجي زيدان»، «جرج جرداق» و دهها مسيحي حق جوي ديگر كه حقيقت ناب همه اديان راستين را در «اهل بيت پاك پيامبر(ص)»، در «محراب شهادت علي(ع)» و در «صحراي خونين كربلا» يافته اند و در اين باره آثاري پديد آورده اند.
«آنتوان بارا»، آن مسيحي عاشقي است كه سال هاي بسيار از دوران جواني خود را صرف تحقيق و بررسي پيرامون زندگي و قيام امام حسين(ع) كرده است تا حقايق مربوط به اين شخصيت عظيم تاريخ را از زاويه نگاه خود و از زبان انجيل و پيامبر الهي، عيسي(ع) بيان كند. او پس از ساليان بسيار پژوهش و مطالعه در منابع مختلف تاريخ اسلام، دست به نگارش كتابي زده است كه در نوع خود و از زبان يك مسيحي بي نظير است. وي در اين پژوهش تطبيقي- به نام «حسين در انديشه مسيحيت» - كه رويكردي تحقيقي، ادبي و عاطفي دارد، با استفاده از نظريات اسلام و مسيحيت و بامهارتي ستودني، زندگي و شهادت حضرت عيسي از ديدگاه مسيحيت و زندگي و شهادت امام حسين(ع) از ديدگاه اسلام را مقايسه كرده است. در اين تحليل ها نكات جالب و بديعي به چشم مي خورد كه براي هر مسلمان منصفي شگفت انگيز و خواندني است…
اقامه عزای امام حسین (ع)
علت ترغيب ائمه به اقامه عزای حسين (ع)
ثواب بكاء و گفتن و خواندن مرثيه و اقامه مجلس عزاء
داخل شدن کمیت بر امام صادق(ع)
فرموده امام رضا (ع)
آشامیدن آب ، یاد کردن امام حسین(ع) و لعن قاتل او
کسانی که تا آخر عمرشان مدام می گریستند
علت ترغيب ائمه به اقامه عزاي حسين (ع)
هيچيك از تكاليف شرعي بدون حكمت نيست و منظور از عزاداري هم اين نبوده كه همدردي با حضرت زهرا(س) و پيامبر(ص) كنيم. هر اندازه گريه و زاري كنيم تسلّي خاطر آنها نيست، چرا كه آرزوي همگي آنها شهادت بوده و اينطور نيست كه آنها هم هنوز در اندوه و ماتم باشند، البته منتظر قيام حضرت ولي(عج) مي باشند تا انتقام ظلم را بگيرند. لذا اگر به آن نيت بگوئيم …
صفحات: 1· 2
صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
بـاز این چه نـوحه و چه عـزا و چه ماتـم است
اسعد الله ایامکم سعیداً
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی
الإمام التقی النقی و حجتک علی من فوق الأرض و من تحت الثری
الصدیق الشهید صلوة کثیرة تامة نامیة متواصلة متواترة مترادفة
کأفضل ما صلیت علی أحد من أولیائک
میلاد حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (صلوات الله علیه) بر همه ی شیعیان مبارک باد
السلام علیک
یا ابا الحسن یا علی بن موسی أیها الرضا یابن رسول الله
یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا
إنا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک إلی الله
و قدمناک بین یدی حاجاتنا
یا وجیهاً عند الله اشفع لنا عند الله
سخن ز عالم آل محمد (ص) است
بیار حاجت خود هر چه بی حد است
بیا که باز امیر حجازمان آمد
بخوان که قبله راز و نیازمان آمد
به فلکیان برسانید که از ره ملکوت
و از بهشت برین سرو نازمان آمد
بخوان تمامی بیچارگان عالم را
که دادخواه دل و چاره سازمان آمد
به خستگان و غریبان و ناامیدان هم
خبر دهید که محرم به رازمان آمد
به مکتب علوی، اصل شیعه رضوی است
که پشتوانه توحید سازمان آمد
جلوه ابتدا امام رضاست
حُسن غیب خدا امام رضاست
گشته دینش به نزد حق کامل
هر که را مقتدا امام رضاست
آن که آنی ز مهربانی خویش
نیست از ما جدا امام رضاست
آن که با زائرین خود پیمان
بسته از ابتدا امام رضاست
بعد موسی سفینه دین را
به خدا ناخدا امام رضاست
* * * * *
ای ملائک کبوتر حرمت
چشم آدم به گندم کرمت
نه خراسان فقط که ملک خداست
عالمی زیر سایه کرمت
تو مسیحای آل فاطمه ای
که مسیحا دمد ز فیض دمت
هیچ کس را نمی کنی نومید
به جوادت اگر دهد قسمت
ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم
ای کاش که زوار خراسان تو بودم …
اللهم عجل لولیک الفرج
بحق علی بن موسی الرضا (صلوات الله علیهم)
ماه اجابت دعاها
ماه ذى القعدة، نخستین ماه از ماههاى حرام است که در آنها جنگ، حتّى با دشمنان اسلام حرام است؛ مگر این که جنگ بر مسلمین تحمیل شود (سه ماه دیگر از ماههاى حرام، ذى الحجّة، محرّم و رجب است). آتش بس در این چهار ماه وسیله اى براى آرامش جامعه و توفیق براى حجّ و عبادت، حلّ مشکلات اقتصادى و بازنگرى در امر جنگ و یافتن نقطه ی پایان براى آن و سپس مرهم نهادن بر زخم هاى جانکاه ناشى از آن است.
مناسبت های ماه ذی القعدة الحرام
بسم الله الرحمن الرحیم
ماه ذی القعده از یک سو با ولادت امام رضا (صلوات الله علیه) و ولادت حضرت معصومه (علیها سلام)، یاد آور ایام سرور است که با ضمیمه ی مرگ اشعث بن قیس، این سرور دو چندان می شود. شهادت امام رضا (صلوات الله علیه) [بنا به نقلی] و شهادت امام جواد (صلوات الله علیه)، روزهای اندوه و غم در این ماه است.
جنگ بدر صغری، جنگ بنی قریضه، صلح حدیبیه، حرکت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) برای حجة الوداع رویدادهای مهمی از تاریخ اسلام در این ماه است.
در مجموع روزهای 1 ، 9 ، 11 ، 23 ، 25 ، 26 و 30 دربردارنده ی روزهای مهم این ماه می باشد.
اول ذی القعدة
1) ولادت حضرت معصومه (علیها سلام)
در این روز در سال 173 هجری، کریمه ی اهل بیت، حضرت فاطمه ی معصومه (سلام الله علیها) به دنیا آمده است.
2) جنگ بدر صغری
در این روز در سال 4 هجری، جنگ «بدر صغری» واقع شد که به آن «بدر الموعد» و «بدر الثالثة» نیز می گویند.
در پايان جنگ «احد»، ابوسفيان رو به مسلمانان كرد و گفت: سال ديگر همين موقع ما در بيابان «بدر» به هم خواهيم رسيد، و انتقام بيشتری خواهيم گرفت. مسلمانان به دستور پيامبر (صلوات الله علیه) آمادگی خود را برای دفاع اعلام كردند. يك سال تمام از موعد گذشت، و ابوسفيان كه رئيس قبيله ی قريش بود، با مشكلات گوناگونی دست به گريبان شده بود. «نعيم بن مسعود» كه با طرفين روابط دوستانه داشت، وارد مكه گرديد. ابوسفيان از او خواهش نمود كه فوراً به مدينه برگردد، و محمد را از تصميم خروج از مدينه بازدارد، و نيز افزود كه امسال ترك مكه برای ما مقدور نيست، و تظاهرات و مانورهای نظامی محمد، در نقطه ی «بدر» كه بازار عمومی عرب است موجب شكست ما خواهد بود. «نعيم»، به هر غرض بود به مدينه بازگشت، ولی سخنان او كوچكترين اثری در روحيه ی پيامبر نگذاشت. پيامبر با هزار و پانصد سرباز و چند رأس اسب و مقداری كالای بازرگانی در آغاز ماه ذی العقدة الحرام سال چهارم هجرت، در سرزمين «بدر» فرود آمد، و هشت روز تمام در آنجا كه همگی مصادف با بازار ساليانه ی عمومی عرب در «بدر» بود اقامت گزيد، و مسلمانان كالاهای تجارتی را فروختند و سود هنگفتی نيز بردند. سپس مردمی كه از اطراف آمده بودند متفرق گشتند، ولی ارتش اسلام همچنان در انتظار ورود ارتش مكه بود. گزارشهائی به مكه رسيد كه حاكی از ورود محمد (صلوات الله علیه) به زمين «بدر» بود. سران حكومت مكه چاره نديدند جز اينكه برای حفظ آبرو، سرزمين مكه را به قصد «بدر» ترك كنند. ابوسفيان با تجهيزات كافی تا «مرالظهران» آمد، ولی قحط و غلا را بهانه قرار داد و از نيمه ی راه بازگشت. بازگشت ارتش شرك به قدری زننده بود، كه «صفوان» به ابوسفيان اعتراض كرد و گفت: ما با اين عقب نشينی تمام افتخاراتی را كه كسب كرده بوديم از دست داديم؛ و اگر تو در سال گذشته وعده نبرد نداده بودی ما دچار چنين شكست معنوی نمي شديم.
3) مرگ اشعث بن قیس
در شب اول این ماه در سال 40 هجری، اشعث بن قیس کندی به درکات جحیم شتافت. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «اشعث بن قیس در قتل أمیرالمؤمنین (علیه السلام) شریک بود، و دخترش «جعده» امام حسن (علیه السلام) را مسموم کرد، و پسرش «محمد» در قتل امام حسین (علیه السلام) شریک بود.»
اشعث در سال 10 هجری با جمعی از قبیله ی خود اسلام آورد، و بهد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مرتد شد. ابوبکر او را دستگیر کرد و خواهر نابینایش را به شرط همسری به او داد. از این زن «جعده» و «محمد» به دنیا آمدند، که جعده قاتل امام حسن (علیه السلام) شد و محمد جزء لشکر عمر سعد در کربلا بود. و در دستگیری جناب مسلم بن عقیل (علیه السلام) نیز نقش بسزایی داشت.
نهم ذی القعدة
نامه ی حضرت مسلم (علیه السلام) به امام حسین (صلوات الله علیه)
در این روز در سال 60 هجری، جناب مسلم بن عقیل (علیه السلام) 27 روز قبل از شهادتش، نامه ای برای امام حسین (صلوات الله علیه) نوشت و به آن حضرت خبر داد که 18000 نفر با او بیعت کرده اند.
مَن أتاکُم نَجی وَ مَن لَم یَأتِکُم هَلَکَ ...
عن امیر المؤمنین [علیه السلام] :
إِنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ هُمَا مِنْ مُحَمَّدٍ كَمَكَانِ الْعَيْنَيْنِ مِنَ الرَّأْسِ
وَ أَمَّا أَنَا فَكَمَكَانِ الْيَدَيْنِ مِنَ الْبَدَنِ
وَ أَمَّا فَاطِمَةُ فَكَمَكَانِ الْقَلْبِ مِنَ الْجَسَدِ
مَثَلُنَا مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِق
حسن و حسين دو سبط اين امت هستند، و آن دو نسبت به پيامبر [صلى اللَّه عليه و آله و سلم] مانند دو چشم نسبت به سر هستند، و من مانند دو دست نسبت به بدن هستم، و فاطمه مانند قلب نسبت به جسد است. مَثل ما مَثل كشتى نوح است كه هر كس بر آن سوار شد نجات يافت، و هر كس از آن بر جا ماند غرق شد.
(صحیفه فاطمیه،ص 23)
و چه نیکو فرموده حافظ شیرین سخن :
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ورنـــه طـوفــان حــوادث ببــرد بنیـــادت
نماز روز یکشنبه ماه ذی القعده
براى نماز در روز یکشنبه این ماه روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده است. در فضیلت این نماز، آمده است که هر کس آن را بجا آورد توبه اش پذیرفته مى شود و گناهانش آمرزیده مى گردد و سبب برکت براى نمازگزار و خانواده اش خواهد بود، و در روز قیامت کسانى که از او طلبى و یا حقّى دارند، از وى راضى گردند و با ایمان از دنیا مى رود و قبرش براى او وسیع و نورانى گردد و پدر و مادرش از او راضى شوند، و آنها نیز مورد مغفرت خداوند قرار گیرند، ذریّه او نیز بخشیده شوند و روزى او وسیع گردد. فرشته مرگ به هنگام مردن، با او مدارا کند و به آسانى جانش را بگیرد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) کیفیّت نماز را این گونه بیان فرمود که، در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) در هر رکعت، سوره «حمد» یک مرتبه، سوره «قل هو الله» سه مرتبه و سوره هاى «فلق» و «ناس» را یک مرتبه بخواند; و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار کند، سپس بگوید:
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ
جنبش و نیرویى نیست جز به خداى والاى بزرگ
آنگاه بگوید:
یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اِغْفِرْ لى ذُ نُوبى، وَذُ نُوبَ جَمیـعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ
اى نیرومند اى بسیار آمرزنده بیامرز گناهانم را و گناهان همه مردان مؤمن و زنان با ایمان را که نیامرزد کسى
الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ.
گناهان را جز تو.
(برگرفته از کتاب مفاتیح نوین)
سلام و صلوات خداوند متعال بر رئیس مذهبمان حضرت صادق آل محمد
من كيستم ؟
من كيستم حقيقت حق را خزانه ام
بيرون ز مرز فكر و خيال و فسانه ام
بنيانگذار مذهب و مسندنشين علم
فيض مدام فلسفه عارفانه ام
سبط نبى و پور على، نجل فاطمه
الگوى صبر و صلح حسن را نشانه ام
آئينه دار نهضت سرخ حسينى ام
چون عابدين به نخل عبادت جوانه ام
بحرالعلوم باب من است و سخا و جود
يك قطره اى بود ز يم بيكرانه ام
استاد فقه و فلسفه و منطق و اصول
پرچم فراز علم به قاف زمانه ام
با اين همه جلال در اين جوّ قيرگون
محصور كرده خصم ستم پيشه خانه ام
از يورش شبانه ابن الرّبيع پست
آيد به ناله سنگ ز سوز شبانه ام
لرزد به سان بيد تن اهل بيت من
تا مى كشد ز خانه برون وحشيانه ام
آن بى حيا سواره و من با تن ضعيف
پاى پياده در پى اسبش روانه ام
تندى كند كه تند برو در بر امير
كندى اگر كنم بزند تازيانه ام
آنان كه سوخته اند دَرِ خانه على
آتش زدند از ره كين درب خانه ام
(شاعر: ژولیده نیشابوری)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
با مهـر «نبـــی» دولت سرمد داریم
با عشق «علی» عشق محبت داریم
هـر نعمتـی امـروز خــدا داده بـه مـا
از مرحمـت «آل محـمـــــــد» داریم
صلی الله علیک یا جعفر بن محمد الصادق و علی آبائک الطاهرین المعصومین
شهادت حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله و سلامه علیه)
بر فرزندش حضرت بقییة الله الأعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
و بر همه پیروان حضرتش تسلیت باد.
بـاز گرفـتــه دلــــم بــرای مـدینه بـاز نشستـه دلــم بـه پـای مدینه
شکـر خــدا عاشـق دیـار حبیبـم شکر خـدا کـه شـدم گـدای مدینه
بال فرشته است سایبان قبورش بال فرشته است خاک پای مدینه
در کفنـــم تربـت بقیــع بگـذاریـــد صحـن بقیــع است کربــلای مدینه