تأملی در دعای ماه رجب
و آمن سخطه عند كل شر: و در امان هستم از هر نوع شر و بدي ناشي از خشم و غضب او.
ما انسان ها در دنيا ممكن است در طول زندگي خود اغلب دچار شر و بدي ديگران شويم. يعني از شر افراد در امان نيستيم. مثل دعواها، سرقت ها، مردم آزاري ها، و اذيت ها و …
از سوي ديگر به قول معروف مي گويند كه جواب هاي، هوي است. يعني اگر به كسي بي احترامي كنيم، تهمت بزنيم، ناسزا بگوييم و تعرض كنيم، در مقابل، جوابي شبيه به آن و يا بدتر از آن را دريافت خواهيم كرد.
اما رابطه شر و بدي ما با خداوند اين گونه نيست. چون اگر ما فرد بد و شرور و گناهكاري باشيم، خداوند از در بدي و شر بر ما وارد نمي شود و بر مقدار و شدت آن نمي افزايد. بلكه حساب اعمال زشت و سيئات ما به همان اندازه اي كه بايد عقوبت شود ثبت و ضبط مي گردد. در حالي كه اگر اعمال نيك و خوب انجام دهيم، ده برابر آن را جزا و پاداش مي دهد ( من جاء بالحسنة فله عشر امثالها… .” ( انعام / 160)
و حتي بالاتر از اين، گاهي لطف و كرم و سخاوت خداوند در مقابل عمل خير و نيكوي ما طوري است و به اندازه اي است كه جزاي آن خارج از حساب و شمارش است. “… و من عمل صالحاً… فاولئك يدخلون الجنة يرزقون فيها بغير حساب."( مؤمن / 40) واي بر ما كه چقدر غافل و ناسپاسيم.
بنابراين، ما از ناحيه خداوند در امنيت و پناه هستيم و او شر و بدي به ما نمي رساند.
در اينجا اين سوال پيش مي آيد كه پس چرا ما از جهنم مي ترسيم و جهنم براي چيست؟
پاسخ بايد گفت: اگر جهنم و عقوبتي دردناك براي ما ترسيم شده است، در واقع انعكاس اعمال بد ماست، ما چطور وقتي دروغ مي گوييم، شهادت نابجا مي دهيم، قسم غير واقعي مي خوريم و خلاصه عمل زشتي مرتكب مي شويم، پشيمان شديم و خود را ملامت مي كنيم و لذتي از كار خود نمي بريم و دائم وجدان ما بر ما فرياد مي زند و روزگار برايمان تيره و تار مي شود و در حقيقت براي خود جهنم درست مي كنيم و به دام مي افتيم و رسوا مي شويم و آبروريزي مي شود و… آنجا هم جهنم آيينه اعمال زشتي است كه مرتكب شده ايم.
از سوي ديگر، خداوند متعال، خالق ماست و خالق نيازي ندارد كه به مخلوق خود شر و بدي برساند. چون تمام حيات و داشته هاي مخلوق از اوست و مخلوق قدرت و توانايي مقابله با خالق را ندارد، چون از اول وجود خارجي نداشته است. پس تصور اين كه اگر بلايي، مصيبتي، حادثه اي بر سر ما مي آيد، مقصر خداوند است يا خدا مي خواسته عمداً به ما ضرري برساند (نستجير بالله)، حرف و خيال باطلي است، و ما بايد به حال و روز و اوضاع خود نگاه كنيم كه چه كرده ايم كه اينگونه نصيبمان شده است.
گفتا ز كه ناليم كه از ماست كه بر ماست
يا من يعطي الكثير بالقليل: اي آن كه در مقابل اعمال اندك و ناچيز ما، پاداش بسيار عطا مي نمايي.
معمولاً در معاملات دنيوي چون نفع شخصي مطرح است لذا هر كس سعي مي كند كه نفعش حداكثر باشد (بنا به خوي كمال جويي آدمي). اما خداوند از خزانه فضل و كرم خويش معامله را انجام مي دهد و نه بر اساس نفع شخصي. پس در مقابل كم ما، زيادت عطا مي كند چون از خزانه غيب او چيزي كسر نمي شود و در واقع صفت رحمان، كريم و … درباره خداوند يك جنبه اش اين است كه هر چه او خرج كند كسر نمي آورد.
يا من يعطي من سئله. يا من يعطي من لم يسئله و من لم يعرفه تحننا منه و رحمة: اي كسي كه به هر نيازمند و حاجت مندي عطا مي كني، اي كه عطا مي كني به كسي كه تو را نمي خواند و از تو چيزي نمي خواهد و تو را نمي شناسد كه صاحب مهر و عطوفت و رحمت هستي.
مقام تكدي و گدايي آستان ربوبي، مقامي بس بزرگ است چون اگر انسان، گداي در خانه حق شد ديگر گدايي بنده اي مثل خود را نمي كند.
به قول صائب تبريزي:
دست طلب چو پيش كسان مي كني دراز پل بسته اي كه بگذري از آبروي خويش
لذا آدمي اگر مي خواهد گدايي و اعلام حاجت كند بهتر است كه نزد خود خدا برود و خوب هم گدايي كند تا نتيجه بگيرد. چون اگر يك بار يا دوبار پذيرفته نشدي، بالاخره تو را قبول مي كنند.
این درگه ما ذرگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستي باز آ
و به قول معروف: گر گدا كاهل بود تقصير صاحب خانه چيست؟ پس اگر بتوان سائل آستان الهي شد و آدمي را به عنوان گداي در خانه پذيرفتند، خوشا به سعادت و به آن مقام.
” دست حاجت چو بري پيش خداوندي بر كه كريم است و رحيم است و غفور است و ودود” (سعدي). مطلب ديگر آن كه خدا به آنهايي هم كه او را نمي خوانند و به فكر او نيستند، جود و كرم و عطا ارزاني مي نمايد، منتها آنچه كه به سائلان مي دهد طبعاً ارزشمندتراست و در مقايسه با آنچه كه به تعبيري به خدانشناسان مي دهد جلوه ديگري دارد. با اين حال همه مشمول الطاف او هستند، همه بر سر سفره گسترده پر خير و بركت او هستند.” اي كه از خزانه كرمت، گبر و ترسا وظيفه خور داري.”
ادامه دارد …