چگونه باید زندگی کرد که شفاعت ائمه اطهار (ع) شامل حالمان شود؟
شفاعت ائمه(ع) روز قيامت براساس قانون كلى شفاعت است، لذا بايد ديد شرايط شفاعت چيست؟
شرايط شفاعت:
شفاعت اولياى الهى در روز قيامت براى گنهكاران و واسطه شدن آنان در رساندن رحمت، مغفرت و آمرزش الهى بدون حساب نيست بلكه اين كه كسانى مورد شفاعت قرار گيرند متوقف بر شرايطى است كه در آيات و روايات بيان شده است.
1- رضايت خداوند: بايد توجه داشت كه شفاعت از سوى خداوند آغاز مى شود. شفاعت فيض مغفرت الهى است كه مانند تمام فيوضات از جانب خدا اعطا مى شود و شفيعان اسباب و وسائط ومجارى اين فيض هستند. فياض و اعطا كننده اين رحمت خداوند است. به همين جهت در آيات و روايات شرط شفاعت اين است كه شفيعان مورد رضايت و پسند خداوند باشد. شفيعان كسانى هستند كه خداوند آنان را براى اين امر پسنديده و به آنان اجازه شفاعت داده است «يومئذ لا تنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمن و رضى له قولا؛ در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر كسیكه خداى رحمان به او اجازه دهد و سخن او را بپسندد» (طه آيه 109).
شفاعت شوندگان نيز كسانى هستند كه مورد رضايت و پسند خداوند باشند «ولا يشفعون الا لمن ارتضى؛ (شفيعان) شفاعت نمى كنند مگر براى كسى كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد» (انبيا، آيه 28). يعنى شفاعت شفيعان در حق كسى مؤثر واقع مى شود كه به مقام ارتضاى الهى نايل آمده باشد. يعنى هم اصل شفاعت از سوى خداوند و اعطاى اوست و هم شفيعان را خداوند براى اين مقام تعيين كرده و هم شفاعت شوندگان كسانى هستند كه خداوند مى خواهد.
2- گنهكارانى مورد شفاعت قرار مى گيرند كه گناهان آنان اصل ايمانشان را به خطر نيفكنده باشد. به همين جهت در منابع دينى آمده است كه كافر و مشرك در روز قيامت شفاعت نمى شوند و شفاعت شفاعت كنندگان به حال آنان سودى نخواهد داشت. قال رسول الله(ص): «الشفاعة لاتكون لاهل الشك والشرك و لا لاهل الكفر والجحود بل يكون للمؤمنين من اهل التوحيد؛ شفاعت براى ترديد كنندگان و مشركين و كافرين نيست بلكه براى مؤمن موحد است» (ميزان الحكمه ج 5 ص 117).
3- گنهكارانى مورد شفاعت قرار مى گيرند كه مطيع دستورات خدا و رسول و امامان باشند. در منابع دينى شرط اين كه شفاعت شامل حال بنده گنهكار بشود عمل كردن به احكام و دستورات دين ذكر شده است. كسى كه روش و بناى عملى اش اطاعت از خدا و فرستادگان او بوده لكن گه گاهى دچار لغزش و خطا شده است قابليت و استحقاق شمول رحمت، مغفرت و آمرزش الهى را در روز قيامت از طريق وسائط و مجارى آن يعنى شفاعت شفيعان خواهد داشت. امام صادق(ع) مى فرمايد: «هر كس دوست دارد شفاعت شافعين در مورد او سودمند واقع شود بايد در صدد جلب رضايت خداوند برآيد و بدانيد هيچ كس رضايت خداوند را جلب نخواهد كرد مگر با اطاعت از خدا و پيامبر و اولياى الهى از آل محمد» (بحارالانوار ج 78ص 220). اهميت عمل به احكام و وظايف دينى در شمول شفاعت به حدى است كه حتى سبك شمردن و اهميت ندادن به آن سبب محروميت از شفاعت مى شود.
رسول اكرم(ص) مى فرمايد: «لاينال شفاعتى من استخف بصلوته؛ شفاعت من به كسى كه نمازش را سبك بشمارد نمى رسد ميزان الحكمه ج 5ص 117).
امام صادق(ع) مى فرمايد: «لاتنال شفاعتنا من استخف بالصلوه؛ شفاعت ما به كسى كه نماز را سبك بشمارد نمى رسد» (كافى ج 3 ص 270).
4- وجود رابطه روحى و معنوى ميان شافع و شفاعت شونده. اگر اولياى الهى در روز قيامت از عده اى شفاعت مى كنند و در حقيقت واسطه فيض مغفرت و آمرزش الهى مى شوند اين شفاعت بى حساب نيست. بلكه ناشى ازرابطه معنوى خاصى است كه در دنيا ميان شفاعت كننده و شفاعت شونده برقرار شده است. بر اين اساس وقتى كسى در زندگى دنيوى با اولياى الهى هم عقيده و همفكر و همراه است و تحت جذبه هدايتگرى آنان قرار گرفته وآنان را امام و پيشواى خود قرار داده است درجه اى از وحدت و همسنخى و محبت ميان آنان ايجاد شده است. اين رابطه روحى و معنوى ميان شفاعت كننده و شفاعت شونده در اين دنيا پايه و اساس شفاعت در آخرت خواهد بود. بنابراين شفاعت اولياى الهى شامل حال كسانى كه در دنيا چنين رابطه روحى و معنوى با انبيا و اوصيا و ائمه معصومين نداشته اند نخواهد شد.
برخى از ويژگى هاى شفاعت:
1- مراتب و درجات شفاعت. شفاعت اولياى الهى براى انسان خطاكار مراتبى دارد. اين شفاعت همانگونه كه در شرط چهارم شفاعت گذشت براساس رابطه معنوى ميان شخص با اولياى الهى است و هراندازه كه اين رابطه بيشتر باشد تأثير بيشتر خواهد گذاشت.
اما اين که زمان شفاعت چه وقتي خواهد بود؟ علامه طباطبايي مي فرمايند از روايات فهميده مي شود که شفاعت در وقتي رخ مي دهد که شخص وارد جهنم شود و دليلي به وجود شفاعت در برزخ و سختي هاي روز قيامت که روزي بسيار طولاني است وجود ندارد. البته ممکن است هنگام جان دادن و روز قيامت معصومين کمک هايي بنمايند ولي اين از باب تصرفات و حکومتي است که خداوند به آنها داده است (الميزان عربي، ج 1، ص 155). و ربطي به شفاعت ندارد؛ زيرا بحث شفاعت و شفاعت کنندگان مختص معصومين نيست و اشخاص و گروه هاي مختلفي شفاعت مي کنند که در برزخ داراي حکومت و حق تصرف نيستند.
امام باقر(ع) مى فرمايد: «گروهى از مردم پس از آن كه در آتش جهنم مى سوزند شفاعت به سراغشان مى آيد و آنها را نجات مى دهد» (ميزان الحكمه ج 2 ح 2940).
اين خصوصيت شفاعت مانع از جرأت افراد بر ارتكاب گناه مى شود و در عين حال روزنه اميد را بازمى گذارد و افراد را به سعى در تحصيل شرايط شمول شفاعت كه در يك كلام در رضايت خدا و عمل به دستورات او خلاصه مى شود وامى دارد.
2- خداوند تحت تأثير شفيعان نيست. برخلاف شفاعت مرسوم درميان مردم كه حاكم به خاطر نفوذى كه شفيع نزد او دارد و متأثر از نفوذ وى مجرم را مورد عفو قرار مى دهد شفاعت فعل خداوند است. شفاعت از سوى خداوند آغاز مى شود. فيضى است كه او عطا مى كند و شفيعان واسطه ايصال اين فيض هستند. شفيعان تحت تأثير خداوندند و نه بالعكس.
3- شفاعت پاداشى براى صالحان است. در كلام معصومين يكى از حكمتهاى شفاعت هديه و جايزه به صالحين ذكر شده است.
فرق است ميان كسى كه عمرى را به مخالفت و عصيان و كفر نسبت به خداوند گذرانده و كسى كه عقيده و عملش مورد پسند خداوند بوده است. هر چند دچار لغزشها و خطاهايى نيز شده است. شفاعت در حقيقت هديه و جايزه اى است به چنين انسانهايى به اين صورت كه به خاطر عقيده و اعمال خوب آنها اعمال بدشان بخشيده مى شود.
امام صادق(ع): «والشفاعه جائزه لهم اذا ارتضى الله عزوجل دينهم؛ شفاعت جايزه اى است براى مؤمنين گنهكارى كه دين آنان مورد رضايت و پسند خداوند است (بحارالانوار ج 8 ص 40).
با توجه به مطالب ذكر شده شفاعت امام حسين(ع) (كه همان شفاعت الهى است) شامل افرادى مى شود كه ارتباط روحى و عملى با آن حضرت برقرار كرده و تلاش مى كنند در راه آن امام بزرگ قدم بردارند هر چند در زندگى گاه دچار خطا و لغزش مى شوند توجه داريم كه شفاعت براى هيچكس ضمانت شده نيست پس نه مى توان جرأت بر گناه پيدا کرد و نه مأيوس از رحمت حق شد بلكه بايد تلاش نمود و اميد داشت كه مشمول شفاعت ائمه اطهار(ع) خواهيم شد. ان شاءالله