علم آموزی زن از دیدگاه اسلام
آموزش زنان در دولت علوی
در دولت علوی نیز مبارزه با جهل و بی سوادی در اولویت بود. اصرار امام به این بود که جهل راریشه کن کند و علم را به جای آن در مغزها جایگزین سازد. جهان اسلام همه آشیان علم گردد وگرنه دست کم مراکز حکومت اسلامی کانون علم باشد. و درس نخوانده و تحصیل نکرده شاغل شغلی در دولت نباشد. امام علی علیه السلام در خطبه ای که ذکری از آل محمدصلی الله علیه وآله و آشیانه آن ها می کندمی فرماید:
«فانهم عیش العلم و موت الجهل. هم الذین یخبرکم حکمهم عن علمهم و صمتهم عن منطقهم…» (47)
آنان حیات علم و مرگ جهل اند، آنان که حکمشان شما را از علمشان و خاموشی شان ازگفتارشان و ظاهرشان از باطنشان آگاه می سازد.
بر اهل دقت فرق عبارت «عیش علم » با تعبیرات دیگر مثل عالم اند و ذوعلم اند، پوشیده نیست. کسی «عیش علم » خواهد بود که تمام زندگیش مصروف علم شود و وسایل تحصیل علم رافراهم کند، اهل علم را تشویق کند و آن ها را بزرگ شمارد و راه به کوی علم برای همه باز کند.
از این رو دربار کوفه در عهد امام علیه السلام غلغله ای از علم و تعلم بوده و شعاع علمش تا امروزمی تابد. چه نشانی بهتر از «نهج البلاغه » که جمع آوری اندکی از بسیار کوفه است و تاکنون مانده و هنوزستاره وار می درخشد و بر همه تفوق دارد.
به طور کلی، این خاندان معدن علم و معارف و گنجینه حکمت بوده اند وابستگان به این بیت نیز عمدتا همه از فضل و کمال آنان بهره مند بوده و همسران و دختران این خاندان عالم ترین وفاضل ترین زنان زمان خود بوده اند که چند نمونه از آنان را در زیر می آوریم:
ام کلثوم
او که دختر امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه زهراعلیها السلام است در سال ششم هجری به دنیا آمد و در سال 54 هجری در حال حیات برادرانش امام حسن و امام حسین علیهما السلام در مدینه رحلت فرمود. صاحبان کتب انساب و سیره، او را زینب صغری، ام کلثوم کبری و رقیه نامیده اند. (48)
ام کلثوم را در زمره اصحاب رسول خدا نیز ذکر کرده اند. (49) لیکن ابن سعد او را از جمله کسانی نام برده که از غیر رسول خداصلی الله علیه وآله روایت کرده اند. (50) مرحوم مامقانی درباره او می نویسد:
«زنی جلیل القدر زیرک و بلیغ بود و من او را از ثقات می دانم » (51)
زینب کبری
دختر امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه زهراعلیها السلام است و یکی دیگر از
حمدالله عالمة غیر معلمه و فهمة غیر مفهمه » (52) امام سجادعلیه السلام و جابربن عبدالله انصاری، فاطمه بنت الحسین، محمدبن عمرو، عطاءبن سائب و عباد عامری از زینب کبری روایت نقل کرده اند و آن حضرت از مادرش و پدرش و اسماء بنت عمیس وام ایمن روایت کرده است. (53)
مؤلف کتاب «خصایص زینبیه » می نویسد:
حضرت زینب مجلس تعلیم و تدریس داشته و در زمان اقامت پدرش در کوفه برای زنان تفسیرقرآن می گفت، یک روز در تفسیر «کهیعص » صحبت می کرد که پدرش وارد شد و فرمود می شنیدم برای زنان تفسیر «کهیعص » می گویی، عرض کرد بلی فرمود:
نور دیده من این رمزی است برای مصیبتی که بر عترت رسول خدا وارد می شود.
عرض کرد آن مصیبت چگونه است، امام علیه السلام شرح داد و زینب کبری سخت گریست. (54)
خطبه های ایشان قطره ای از دریای بیکران علوم و معارف اهل بیت علیهما السلام است.
فاطمه بنت علی علیه السلام
او که مادرش زن دیگری غیر حضرت فاطمه علیها السلام بود، یکی دیگر از راویان امیرالمؤمنین است که طبق گفته مورخان در سال 117 هجری دنیا را وداع کرد. (55) وی از بزرگانی چون حضرت علی علیه السلام و اسماء بنت عمیس و محمدبن حنفیه و… روایت کرده و جمعی از بزرگان حدیث چون: حارث بن کعب کوفی، رزین بیاع الانماط ابوبصیر و… از او حدیث نقل کرده اند. (56)
از ایشان به عنوان «عالمه » و «محدثه » و «مجاهده » یاد شده است. به گفته مرحوم کلینی در«کافی » امام حسین علیه السلام کتابی نزد ایشان به امانت گذاردند تا آن را به امام سجادعلیه السلام بسپارند. (57) ازایشان خطبه ای فصیح و بلیغ که آن را در کوفه در مجلس ابن زیاد ایراد فرمود به یادگار مانده است.
سکینه دختر امام حسین علیه السلام
مادر ایشان «رباب » دختر امرء القیس است. امام حسین علیه السلام علاقه زیادی به ایشان داشت این علویه شریفه در کربلا حضور داشت و حوادث کربلا را با چشم خود دیده و در زمره اسرای کربلابود. اشعار بلند ایشان در رثای پدر بزرگوارش در تاریخ ثبت است.
ابن خلکان در وفیات الاعیان در ترجمه او می نویسد:
سکینه بزرگترین زنان عصر خود بود و زیباترین و ظریف ترین و نیکوترین آن ها در اخلاق و فضیلت به شمار می رفت (58) .
آری سکینه از زنان فاضله و دانشمند عصر و از شخصیت های علمی و ازمفاخر علم و کمال بود، که منزلش پایگاه ادیبان و شاعران شده و آنان از پشت پرده سخنان منظوم خود را به گوش آن بزرگوار می رساندند و او قضاوت می کرد (59) .
مامقانی او را از راویان حدیث می داند.
خدیجه دختر امام محمدباقرعلیه السلام شیخ طوسی او را راوی و از اصحاب امام محمدباقرعلیه السلام شمرده است (60) و در اعلام النساءالمؤمنات از ایشان به عنوان فاضله و مؤمنه و متقی یاد کرده است.
ام الحسن دختر عبدالله بن محمدبن علی بن الحسین علیه السلام
ایشان نوه امام محمد باقرعلیه السلام و از راویان حدیث می باشد و شیخ در رجال، ایشان را از اصحاب امام صادق علیه السلام شمرده است. (61)
فاطمه معصومه دختر امام کاظم علیه السلام
او در سال 183 در مدینه متولد شد. در خاندان امامت و ولایت و در آغوش ایمان و طهارت پرورش یافت. القاب ایشان محدثه، عابده، عالمه، راویه و کریمه اهل بیت است. جماعتی ازارباب علم و حدیث روایاتی از ایشان نقل کرده اند و او نیز روایاتی از آبای طاهرین خود نقل کرده است. (62)
خدیجه دختر عمربن علی بن الحسین علیه السلام
ایشان نوه امام سجادعلیه السلام و از بانوان فاضله و راوی حدیث بوده است. مرحوم کلینی در کتاب کافی از ایشان روایت نقل کرده است. مرحوم مامقانی ایشان را جزء روات به شمار آورده است.
علیه دختر امام سجادعلیه السلام
ارباب رجال درباره ایشان می گویند; این بانوی فاضله دارای کتابی بوده است که ابوجعفرمحمدبن عبدالله بن قاسم با طریق خود از زرارة بن اعین و زراره از علیه بنت علی بن الحسین علیه السلام این کتاب را روایت کرده است. (63)
رقیه دختر اسحاق بن موسی علیه السلام
ایشان دختر اسحاق فرزند امام کاظم است. این بانوی فاضله و جلیل القدر، عمری طولانی داشت و قبر ایشان در بغداد است. شیخ صدوق در خصال از ایشان روایت نقل کرده است و علمای رجال او را از روات حدیث دانسته اند. (64)
47) نهج البلاغه، خطبه 147.
48) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 2، ص 475، چاپ دوم بیروت و ارشاد شیخ مفید، ص 186، بیروت الاعلمی .
49) الاستیعاب، ص 1954 و اسدالغابة، ج 5، ص 614 و الاصابه، ج 4، ص 468.
50) الطبقات الکبری، ص 463.
51) تنقیح المقال، ص 73.
52) ریاحین الشریعه، ج 3، صص 134-133.
53) محدثات شیعه، ص 189.
54) خصایص زینبیه، فاضل جزایری، به نقل مرحوم عمادزاده، و فاطمة الزهراعلیها السلام، ص 530.
55) ارشاد، ص 186 و الطبقات الکبری، ص 465 و اعلام النساء، ج 4، ص 81 و تهذیب التهذیب، ج 12، ص 443.
56) الطبقات الکبری، ص 466.
57) بنا به نقل مقاله «زن، روایت و فقاهت » از خانم سبحانی.
58) وفیات الاعیان ابن خلکان، ج 2 ص 131، شماره 254.
59) ریاحین الشریعه، ج 3، ص 258 .
60) رجال الطوسی، ص 142، چاپ قم.
61) همان، ص 341 .
62) سفینة البحار، ج 2، ص 376; تاریخ قم; ص 7 و بحارالانوار، ج 60، ص 216; عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 267.
63) رجال نجاشی، جامع الرواة اردبیلی، ج 1، ص 611.
64) ریاحین الشریعه، ج 4، ص 256.
پدید آورنده : داوود الهامی