شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
برگزاری کرسی آزاد اندیشی
آیت الله واعظ طبسی به ملکوت اعلی شتافت
در پی درگذشت عالم مجاهد و یار صادق انقلاب آیت الله حاج شیخ عباس واعظ طبسی رحمةالله علیه، رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر کردند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با تأسف و اندوه خبر درگذشت عالم مجاهد و یار صادق انقلاب جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ عباس واعظ طبسی رحمةالله علیه را دریافت کردم. ایشان برادری همدل و همزبان برای اینجانب و مریدی صَدیق برای امام راحل و خدمتگزاری پایدار و سخت کوش برای انقلاب بودند. از نخستین طلیعه های مبارزات نهضت اسلامی، مشهد مقدس شاهد حضور شجاعانه و اثرگذار این روحانی محترم در عرصه های پرخطر و قبول دشواریهای آن بود و این حضور صریح و صادقانه تا آخرین روزهای مبارزات ملت ایران ادامه یافت. پس از انقلاب، اعتماد امام بزرگوار به ایشان منشأ کسب افتخار تولیت و خدمت به آستان مبارک رضوی علیه آلاف التحیة و السلام شد و خدمات بی سابقه به این آستان مقدس با همت و عزم راسخ ایشان شکل گرفت و امید است که توجهات آن حضرت شامل حال این خدمتگزار با اخلاص گردد. موضع انقلابی و وفاداری به آرمانهای نظام اسلامی و مجاهدت در این مسیر دشوار که غالباً بدون تظاهر انجام گرفته است، خود فصل دیگری از زندگی این روحانی عالیقدر است. اکنون با فقدان ایشان اینجانب برادر مهربان و همسنگر دوران غربت و شدت پیش از انقلاب و همکار سخت کوش سالهای پس از انقلاب را از دست داده و از خداوند رحیم پاداش شایسته و غفران و رضوان الهی را برای ایشان مسألت میکنم.به خاندان مکرّم و بازماندگان ایشان بویژه همسر صبور و نیک اندیش و فرزندان محترم صمیمانه تسلیت عرض میکنم و صبر و اجر برای آنان مسألت مینمایم.سید علی خامنه ای ۱۴ اسفند ماه ۱۳۹۴
پیام تبریک به منتخب مردم شریف شهرستان های نایین و خوروبیابانک در انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای عباسعلی پوربافرانی
سلام علیکم
تاریخ غرور آفرین انقلاب اسلامی ایران بار دیگر ورق خورد، ملتّی بزرگ و حماسه ساز با عزمی راسخ و استوار انتخابات شکوهمندی را برای انتخاب نمایندگان خود در مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری برگزار کرد که علاوه بر چشم حیرت جهانیان و نگاه همراه با تحسین دوست و دشمن در هر گوشه جهان نسبت به این همه بزرگی و عظمت، انتخاباتی آرام و قانونمند و با صلابت که بدون کوچکنرین بی نظمی و تنشی در کشوری پهناور، با وجود همه تنوّع های قومی و نژادی ، صرفا به اتکاء اندیشه خدایی و روح معنوی این ملت شهید پرور وانقلابی تحت رهبری مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی) و مجموعه دست اندر کاران نظام مقدّس جمهوری اسلامی بر گزار و گام استوار دیگری برای توسعه و پیشرفت و آبادانی کشور برداشته شد .
ضمن عرض تبریک خدمت جنابعالی بعنوان منتخب مردم شریف شهرستان های نایین و خوروبیابانک در انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی، امیدواریم گام های بزرگی را برای رفع محرومّیت ها و پیشبرد اهداف اقتصادی و فرهنگی و سیاسی دو شهرستان تاریخی و ولایتمدار نایین و خوروبیابانک بردارید، بی تردید خدمتگزاری به مردم شهید پرور این دو سامان فرصت مغتنمی است که با نگاه مدبرانه، هم مشمول لطف حق تعالی قرار گیرید و هم اسباب رضایت خاطر آحاد مردم عزیز را فراهم سازید که آنچه باعث سرافرازی و سربلندی است خرسندی مخلوق و خشنودی خالق است.
شایسته است از کلیه مجموعه عوامل ستادی و اجرایی در راستاری هر چه بهتر برگزار شدن انتخابات اخیر که از هیچ کوششی دریغ نورزیدند، تقدیر و سپاس داشته باشم و با آرزوی سلامت و توفیق همه این عزیزان بتوانیم با راهکارها و راهبرد ها و اهداف زیربنایی و سازنده ای که نماینده شریف ما درمجلس دهم خواهند داشت، برای فرزندان فردای این شهرستان ها، دنیای تازه تر و با نشاط تری را ایحاد کنیم. انشاآلله
حوزه علمیه خواهران فاطمه الزهرا (س) نایین
ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
مسابقه بروشور نویسی
به مناسبت سی و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران مسابقه بروشور نویسی با عنوان فجر 94 برگزار می گردد.
محورهای فراخوان:
انتخابات و تداوم انقلاب اسلامی ایران
تأثیر انقلاب 1357 بر طبقات اجتماعی ایران
اهمیت و جایگاه قیام امام خمینی (ره) در کلام مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
دلایل دور افتادن از محورهای اصیل انقلاب
اهمیت بحث نفوذ و بررسی آن در کلام امام خمینی (ره) و امام خامنه ای(مدظله العالی)
شرایط شرکت در فراخوان:
بروشور به صورت دو صفحه ای در برگه A4
متن بروشور با فونتB Lotus
اصول بروشور نویسی به صورت کامل رعایت گردد
مهلت ارسال آثار 30بهمن ماه1394
به برگزیدگان به قید قرعه جوایزی اهدا می گردد
دهه فجر مبارک باد
برگزاری جشن آغاز امامت آقا امام زمان (عج)
به مناسبت تاج گذاری آقا امام زمان (عج) مراسم جشنی در تاریخ نهم ربیع الاول در حوزه علمیه خواهران نایین برگزار گردید
ربیع الاول سرشار از برکات
بالاخره ماه محرم و صفر با همه جلوت و شکوه و زیبایی که داشتند غروب کردند و آنها را پشت سر گذاشتیم … این رسم روزگار است که لحظات و روزهایش همچون برق و باد می گذرند و اکنون وارد یک ماه دیگر از ماه های خوب خدا می شویم؛ ماه ربیع الاول ….
ماه «ربیع الاول» همان گونه كه از اسم آن پیداست بهار ماه ها می باشد؛ به جهت اینكه آثار رحمت خداوند در آن هویداست. در این ماه ذخایر بركات خداوند و نورهاى زیبایى او بر زمین فرود آمده است؛ زیرا میلاد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در این ماه است. 1
ربیع در لغت از ریشه ر ب ع به معنای بهار و خوش و خرم است و سومین و چهارمین ماه از ماه های قمری ربیع نامیده شده اند، «ربیع الاول و ربیع الثانی» و همان طور که از ظاهر ترکیبات برمی آید، به این جهت ربیع الاول و ربیع الثانی نامیده ش ده اند، ک ه فصل روییدن گیاهان و نباتات و همه جا سبز و خرم بوده است. «از سالیان دراز ، این ماهها را به علت خوش یمن بودن به این نامها که به معنی بهار است، نامیده اند.» 2
ربیع در لغت از ریشه ر ب ع به معنای بهار و خوش و خرم است و سومین و چهارمین ماه از ماه های قمری ربیع نامیده شده اند، «ربیع الاول و ربیع الثانی» و همان طور که از ظاهر ترکیبات برمی آید، به این جهت ربیع الاول و ربیع الثانی نامیده ش ده اند، ک ه فصل روییدن گیاهان و نباتات و همه جا سبز و خرم بوده است. «از سالیان دراز ، این ماهها را به علت خوش یمن بودن به این نامها که به معنی بهار است، نامیده اند
مناسبتهای ماه
ماه ربیع الاول سرور و حزن را با هم در خود جای داده است. روزهای این ماه ایام پر خاطره ای از شادی و اندوه اهل بیت علیهم السّلام است که ذیلاً به تفصیل آنها می پردازیم.
خبرهای خوشی همچون ولادت پیامبر(صلّی اللَّه علیه و آله)3 ، لیلة المبیت 4و هجرت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله 5، شب معراج 6، ورود حضرت به مدینه 7، ولادت امام جعفر صادق علیه السّلام 8، آغاز امامت حضرت ولی عصر علیه السّلام 9 پس از مسمومیت 10 و شهادت امام حسن عسکری علیه السّلام 11، روزهای بیاد ماندنی این ماه است.
ازدواج پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله با حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها 12 و ورود حضرت معصومه سلام اللَّه علیها به قم13 روزهای دیگری است که خاطره های خوشی را بر جای گذاشته است. آغاز وجوب نماز 14، عمود دین اسلام روز دیگری است که هیچگاه فراموش نخواهد شد.
از سوی دیگر واقعه وحشتناکی در این ماه رخ داده که سر آغاز همه مصائب اهل بیت علیهم السّلام است و آن هجوم به خانه وحی پس از دفن15 بدن مطهر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله است.
ورود اهل بیت امام حسین علیه السّلام به شام بنا بر نقلی بعد از 66 روز 16 تخریب کعبه 17 ، نیز از آثار شوم سقیفه است که در این ماه رخ داده است. شهادت امام عسکری علیه السّلام 18، وفات حضرت سکینه سلام اللَّه علیها 19 نیز از حوادث این ماه است.
از جنگهای پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله جنگ بنی النضیر 20 و جنگ دومه الجندل 21 در این ماه بوده است. همچنین صلح امام حسن علیه السّلام 22 در این ماه اتفاق افتاده است.
اعمال ماه ربیع الاول 23
روز اوّل: علماء گفته اند: مستحبّ است که برای تشکّر نعمت سلامتی رسول خدا و امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیهما روزه بدارند و زیارت آن دو بزرگوار در این روز مناسب است.
روز هشتم: زیارت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و حضرت صاحب الأمر
روز نهم: روایتی نقل شده که: هر کس در این روز چیزی انفاق کند گناهانش آمرزیده شود و گفته اند که: مستحبّ است در این روز اطعام برادران مؤمن و خشنود گردانیدن ایشان و توسعه دادن در نفقه و پوشیدن جامه های نو و شکر و عبادت حق تعالی کردن و این روز روز برطرف شدن غم ها است و روز بسیار شریفی است. به مناسبت روز اوّل امامت حضرت صاحب الزّمان أرواح العالمین فداه
روز دوازدهم: به قول مشهور اهل سنت و برخی از شیعه ولادت با سعادت حضرت رسول صلی الله علیه و آله است و مستحبّ است در آن دو رکعت نماز، در رکعت اوّل بعد از حمد سه مرتبه قُلْ یَا أیُّها الکَافرونَ و در دوّم سه مرتبه توحید.
روز هفدهم: چند عمل مستحب است:
روز نهم: روایتی نقل شده که: هر کس در این روز چیزی انفاق کند گناهانش آمرزیده شود و گفته اند که: مستحبّ است در این روز اطعام برادران مؤمن و خشنود گردانیدن ایشان و توسعه دادن در نفقه و پوشیدن جامه های نو و شکر و عبادت حق تعالی کردن و این روز روز برطرف شدن غم ها است و روز بسیار شریفی است. به مناسبت روز اوّل امامت حضرت صاحب الزّمان أرواح العالمین فداه
اوّل: غسل.
دوّم: روزه و از برای آن فضیلت بسیار است و روایت شده که: هر کس این روز را روزه بدارد ثواب روزه یک سال، خدا برای او بنویسد و این روز یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.
سوم: زیارت حضرت رسول صلی الله علیه و آله از نزدیک و دور.
چهارم: زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام.
پنجم: در وقتی که روز بلند شود دو رکعت نماز کند، در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه إنَّا أنزلناه و ده مرتبه توحید بخواند و بعد از سلام در مُصَلّای خود بنشیند و این دعا را بخواند: اللَّهُمَّ أنْتَ حَیٌّ لا تَموت إلی آخره؛ و این دعای مبسوطی است و چون سَندش را منتهی به معصوم ندیدم مراعات اختصار را أهم دیدم، هرکه طالب است رجوع به زاد المعاد نماید.
ششم: آنکه مسلمانان این روز را تعظیم بدارند و تصدّق و خیرات بنمایند و مؤمنین را مسرور کنند و به زیارت مشاهد مشرّفه روند. سیّد در اقبال شرحی از لزوم تعظیم این روز ذکر نموده و فرموده که: من یافتم طایفه نصارا و جمعی از مسلمین را که تعظیم بزرگی از روز ولادت عیسی علیه السلام می نمایند و تعجّب کردم که چگونه مسلمانان قانع شدند که روز مولود پیغمبرشان که اعظم از همه پیغمبران است به این مرتبه از تعظیم باشد که ادون از تعظیم نصارا است مولد عیسی علیه السلام را.
وقتي محرم براي ما تفريح مي شود
ماه محرم که می آید صحبت از امام حسین علیه السلام از هر گوشه و کناری به گوش می رسد، بسیاری از ما از قبل از ماه محرم سعی می کنیم برنامه خود را تنظیم کنیم که دهه اول آن را در کدام حسینیه یا هیئت بگذرانیم، و برنامه مداحان مختلف را چک می کنیم تا ببینم کجا به روضه خوانی می روند ما هم برویم.
اما چند در صد ما سعی می کنیم در این ماه کمی به خودمان برسیم، ببینیم از امام حسین علیه السلام سوای از خطابه ها و روضه ها چه می دانیم، چقدر از ابعاد شخصیتی ایشان اطلاع کسب کرده ایم، یا وقتی داریم با شدّت و حدت تمام بر سر و سینه خود می زنیم و فریاد می زنیم “حسین،حسین” اصلا می دانیم این حسین کیست؟
ما همین قدر می دانیم که ایشان برای دفاع از دین خدا قیام کردند و کشته شدند، ما از ایشان یک قهرمان حماسی ساخته ایم و بس.
از محرم و رسالت خودمان چه می دانیم بارها محرم ها آمدند و رفتند و چه بسا به بسیاری از ما خیلی هم خوش گذشت هیئت ها رفتیم و گریه ها کردیم و نذری ها خوردیم و …دیگر چه کردیم؟
چند بار آمدیم درس بگیریم؟ چند بار آمدیم حسینی شویم؟ چند بار انقلاب کردیم در میدان وجود خودمان روبه روی هوس هایمان ایستاده ایم و به خاکش زدیم؟
ما از محرم یک تفریح در ذهن خود ساخته ایم و بسیاری از ما لحظه شماری می کنیم تا عاشورا و تاسوعایی بیاید و مسافرتی برویم و حال و هوایی عوض کنیم.
اشک ریختنی برای ما مغفرت می آورد که از روی شناخت باشد، ما باید به کتب تاریخی و روایی سر بزنیم سیره حضرت و یارانشان را بشناسیم، و به چند سخنرانی و مداحی دلخوش نکنیم و گمان کنیم که امام حسین علیه السلام را شناخته ایم
این هاست آنچه ما از محرم و کربلا و عزاداری در ذهن خودمان ساخته ایم، بعضی از ما به آرایش سر و صورتمان می پردازیم تا به هیئت رفته و دلبری کنیم، جوانانی را می بینم که بدون هیچ رابطه محرمیتی دست در دستان هم در هیئت ها رفت و آمد می کنند و خود را عزادار ابا عبدالله علیه السلام می دانند!
گاه دیده می شود در بعضی از هیئت ها در قسمت بانوان گروه گروه نشسته اند و به توصیف لباس و جواهرات همدیگر مشغولند و گاه بلند بلند می خندند.
اما ای کاش ما کمی با خودمان خلوت می کردیم و کلاهمان را قاضی می کردیم ببینیم این است مسلمانی ما؟ این است پاسخ به آن جانفشانی ها و حماسه هایی که تا ابد نوع بشر، انسانیّت خود را وام دار آن می دانند؟!
چرا اینگونه ایم؟
البته ما برای نشان دادن چنین رفتاری حق داریم، ما چه می دانیم “حسین” کیست که عزادارش شویم، ما چه می دانیم “زینب” که بود که جگرمان از یادآوری غمش بسوزد.
ما چه می دانیم “محرم” چیست که مراعاتش را بکنیم، خب وقتی این ها را نمی دانیم چه انتظاری از خودمان داشته باشیم؟ همین یک قطره اشک به اندازه یک بال مگس را به هر زحمتی هست می ریزیم و خوشحال و سرمست از اینکه آمریزیده شده ایم به روال زندگیمان ادامه می دهیم.
عاشورا
اما عزیزان!
“محرم” فرصتی است که اگر قدرش را ندانیم و معرفت به وقایعش را پیدا نکنیم عمر بر باد داده و عمری را به بیراهه سپری خواهیم کرد.
ما باید به پیروی از پیشوایان دینمان، امامان عزیزمان، محرم را به گونه ای دیگر سپری کنیم. باید همدرد آن ها باشیم و غمشان را بخوریم که آن ها داغدار نشدند و آسیب ندیدند مگر به خاطر من و شما و امثال ما، آیا شایسته نیست که به پاس این همه گذشت، ما نیز لحظه ای کوتاه از خود غافل شویم و به عظمت ایشان چشم بدوزیم شاید بزرگی را آموختیم.
برای شناخت بهتر ماه محرم و قیام با عظمت امام حسین علیه السلام ما باید تشنه باشیم باید مطالعه کنیم، کتاب بخوانیم و پژوهش کنیم. یکی از اساتید بزرگ می فرمود: اگر شما می خواهید واقعا دم از “حسین” بزنید و او را بشناسید، با خود عهد کنید که هر سال محرم یک کتاب در مورد ایشان بخوانید.
واقعا اطلاعات ما از ابعاد واقعه عظیم کربلا و مقام امامت امام حسین علیه السلام خیلی ناچیز است، اشک ریختنی برای ما مغفرت می آورد که از روی شناخت باشد، ما باید به کتب تاریخی و روایی سر بزنیم سیره حضرت و یارانشان را بشناسیم، و به چند سخنرانی و مداحی دلخوش نکنیم و گمان کنیم که امام حسین علیه السلام را شناخته ایم.
کسى که در حضورش یاد مصیبت ما بشود، و در چشمش گرچه به اندازه بال مگس، اشک جمع شود، خداوند گناهانش را هر چند مانند کف دریا باشد، بیامرزد.
فاطمه محمدي برگرفته از سايت تبيان
شیوه آئینه وار
ظرافتهای امر به معروف و نهی از منکر
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) : المؤمن مراة المؤمن
مومن آیینه مومن است.
با دقت در این حدیث کوتاه و با توجه به ماه مبارک رمضان و لزوم دوری از گناه به نکاتی جالب و آموزنده پیرامون امر به معروف و نهی از منکر می رسیم. برخی از این نکات عبارتند از:
1- آئینه از روی صفا عیب را می گوید نه از روی انتقام، غرض و کینه.
2- آئینه زمانی عیب را نشان می دهد که خودش گرد وغبار زده نباشد.
3- آئینه مراعات مقام و مدال را نمی کند.
4- آئینه عیب را بزرگتر از آنچه هست نشان نمی دهد.
5- آئینه همراه با نشان دادن عیب، نقاط قوت را نیز نشان می دهد.
6- آئینه عیب را روبرو می گوید نه پشت سر.
7- آئینه عیب را بی سروصدا می گوید.
8- آئینه عیب را در دل نگه می دارد و همین که از کنارش رد شدی عیب از صفحه او پاک می شود.
9- آئینه را اگر شکستی خرده های آن هم زشت و زیبا را نشان می د هد، مؤمن را اگر شکستی، تحقیر کردی، باز دست از حرفش برنمی دارد.
10- اگر آئینه عیب مرا گفت، باید خودم را اصلاح کنم، نه آنکه آئینه را بشکنم. آری! اگر مسلمانی نهی از منکر کرد شما گناه را از خود دور کن و به انتقاد کننده اعتراض نکن.
اقرار به گناه و استغفار انبیاء ...
اينكه انبياء اقرار به گناه كرده اند و از خداوند همواره طلب مغفرت مى نمودند، آيا ضررى به نبوت و عصمت آنها نمى زند؟ و آيا براى آنها نقص نمى آورد؟
جواب:
قبل از وارد شدن به اصل جواب، به بيان چند مقدمه مى پردازيم:
1. «عصمت» برگرفته از كلمه «عصم» به معناى نگهداشتن و مانع شدن است([1]) و در اصطلاح «نيروى درونى است كه شخص را از گناه و حتى از خطا و اشتباه منع مى كند»([2]) و طبق تعريف ديگر «عصمت لطفى است از طرف خداوند، كه شخص را از انجام فعل قبيح باز مى دارد([3])، به اين معنا كه انسان در اثر ايمان و شناخت و يقين كامل، داراى روحى مى شود كه با كمال آزادى و آگاهى هرگز نه تنها گناه نمى كند بلكه انديشه و فكر گناه هم در ذهن او خطور نمى كند([4]).
2. در اصل عصمت انبياء، بين مسلمين هيچ اختلافى نيست، ولى در مراتب آن اختلاف وجود دارد. شيعيان قائلند كه انبياء از انجام هر گناهى چه عمداً و چه سهواً و چه نسياناً معصوم هستند، ولى اكثر اهل سنت معتقدند كه انبياء از گناه صغيره اى كه سهوا انجام شود معصوم نيستند و ممكن است كه شخص نبى گناه صغيره سهوى انجام دهد و همچنين عصمت را فقط در زمان نبوت قبول دارند([5]) نه قبل از آن.
3. منظور از عصمت پرهيز از كارهايى است كه از نظر شرعى حرام است نه امورى كه به آن ها مجازاً عصيان و گناه گفته مى شود.
ـ با توجه به مطالبى كه اشاره شد، در جواب از علت استغفار انبياء و ائمه و اين كه آيا اين عمل آن ها نشان دهنده نقص و نداشتن عصمت نيست بايد بگوييم كه:
اولا: گاهى اوقات به ترك مستحب يا انجام فعل مكروه، گناه و عصيان گفته مى شود و به همين خاطر انبياء و امامان معصوم به خاطر بزرگى مقام و شأن و جلالى كه داشته اند ترك بعضى از مستحبات و انجام بعضى از مكروهات را شايسته مقام خود نمى ديدند ولذا به آن گناه و عصيان مى گفتند و از آن استغفار مى كردند([6]).
مقام خاص انبياء و اولياء چنين مى طلبد كه آنان كارى كه شايسته مقام ربوبيت نيست مرتكب نشوند و آن كار را زشت و قبيح بشمارند و اين به خاطر شناخت عميق آنان از خداوند و مقام ربوبى اوست. پس اگر انبياء به گناهى اعتراف مى كنند و طلب استغفار مى كنند معنايش اين نيست كه گناه به معناى فقهى و شرعى مرتكب شده اند، بلكه به اين معناست كه كار آنان شايسته مقام ربوبى خداوند نبوده است و به تعبير ديگر ترك اولى كرده اند چنان كه بعضى از مفسرين در مورد كار حضرت آدم(ع) كه موجب خروج او از بهشت شد، گفته اند كار او از قبيل ترك اولى بوده است.([7])
البته بايد توجه داشتكه كارهايى كه انبياء و معصومين ـ عليهم السلام ـ براى خود گناه مى دانند، باعث آتش جهنم و عذاب هاى آخرت نيست و استغفار از اين كارها هم به خاطر رهايى از آتش جهنم نيست، زيرا اصلا كارى كه موجب آتش جهنم شود از آن ها سر نمى زند، بلكه اين كارها فقط باعث مى شود كه از عنايات و توجهات خاص اللهى و مقاماتى كه ما اصلا عقلمان قدرت فهم آن ها را ندارد، محروم شوند… و استغفارشان به خاطر بازگشت به مقامات اوليه اى است كه قبل از انجام اين كارها داشته اند و يا اصلا براى رسيدن به مقامات والاترى است كه در اثر انجام اين كارها از رسيدن به آنها محروم شده اند([8]).
ثانياً: انبياء تمام كمالات و علوم و فضايل خود را از ناحيه خداوند مى دانند و اگر اين فضل و لطف از جانب خداوند نبود چه بسا آنان دچار معصيت و عصيان مى شدند، و در واقع آنان با استغفار و گريه و زارى به درگاه خداوند، به عجز خود در مقابل خداوند و فضل و انعام خداوند اقرار مى كنند، پس اگر انبياء مى گويند «اَذنبت: گناه كردم» معنايش اين است كه اگر توفيق و فضل و لطف خداوند نبود مرتكب گناه مى شدم([9]).
ثالثاً: انبياء در هر لحظه و زمان، در حال ترقى و تكامل و صعود به كمالات و پيمودن مدارج رشد و معرفت خدا بوده اند، و وقتى به گذشته خود مى نگريستند خود را در مرتبه پايين ترى از معرفت حق مى ديدند و در مقابل خداوند، خود را مقصر مى دانستند و از آن حالت گذشته خود استغفار نمودند([10]).
رابعاً: انبياء چون به خداوند متعال و مقام ربوبى او معرفت و شناخت زيادى داشته اند، عبادات و طاعات خود را، لايق مقام او نمى دانستند، از اين جهت، آن را نوعى قصور مى شمردند و از آن استغفار مى كردند([11]).
——————————————————————————–
[1]. احمد بن فارس، معجم مقايس اللغة، مكتبة الاعلام الاسلامى، ذيل كلمه عصم، ج 4، ص 331.
[2]. محمدتقى مصباح يزدى، راهنماشناسى، مركز مديريت حوزه علميه قم، ص 121.
[3]. بحار، دار احياء التراث العربى، ج 17، ص 94.
[4]. محسن قرائتى، درسهايى از قرآن، انتشارات اسلامى، ص 268.
[5]. بحارالانوار، ج 11، ص 90، شرح مواقف، جرجانى، شريف رضى، ج 8، ص 267.
[6]. بحارالانوار، همان، ج 25، ص 210.
[7]. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه، ج 6، ص 123 و شرح المواقف، جرجانى، شريف رضى، ج 8 ص 267 ـ 268 و شرح المقاصد، تفتازانى، شريف رضى، ج 5، ص 50.
[8]. راهنماى شناسى، همان، ص 169.
[9]. بحارالانوار، همان.
[10]. بحارالانوار، همان.
[11]. بحارالانوار، همان.
چگونه باید زندگی کرد که شفاعت ائمه اطهار (ع) شامل حالمان شود؟
شفاعت ائمه(ع) روز قيامت براساس قانون كلى شفاعت است، لذا بايد ديد شرايط شفاعت چيست؟
شرايط شفاعت:
شفاعت اولياى الهى در روز قيامت براى گنهكاران و واسطه شدن آنان در رساندن رحمت، مغفرت و آمرزش الهى بدون حساب نيست بلكه اين كه كسانى مورد شفاعت قرار گيرند متوقف بر شرايطى است كه در آيات و روايات بيان شده است.
1- رضايت خداوند: بايد توجه داشت كه شفاعت از سوى خداوند آغاز مى شود. شفاعت فيض مغفرت الهى است كه مانند تمام فيوضات از جانب خدا اعطا مى شود و شفيعان اسباب و وسائط ومجارى اين فيض هستند. فياض و اعطا كننده اين رحمت خداوند است. به همين جهت در آيات و روايات شرط شفاعت اين است كه شفيعان مورد رضايت و پسند خداوند باشد. شفيعان كسانى هستند كه خداوند آنان را براى اين امر پسنديده و به آنان اجازه شفاعت داده است «يومئذ لا تنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمن و رضى له قولا؛ در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر كسیكه خداى رحمان به او اجازه دهد و سخن او را بپسندد» (طه آيه 109).
شفاعت شوندگان نيز كسانى هستند كه مورد رضايت و پسند خداوند باشند «ولا يشفعون الا لمن ارتضى؛ (شفيعان) شفاعت نمى كنند مگر براى كسى كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد» (انبيا، آيه 28). يعنى شفاعت شفيعان در حق كسى مؤثر واقع مى شود كه به مقام ارتضاى الهى نايل آمده باشد. يعنى هم اصل شفاعت از سوى خداوند و اعطاى اوست و هم شفيعان را خداوند براى اين مقام تعيين كرده و هم شفاعت شوندگان كسانى هستند كه خداوند مى خواهد.
2- گنهكارانى مورد شفاعت قرار مى گيرند كه گناهان آنان اصل ايمانشان را به خطر نيفكنده باشد. به همين جهت در منابع دينى آمده است كه كافر و مشرك در روز قيامت شفاعت نمى شوند و شفاعت شفاعت كنندگان به حال آنان سودى نخواهد داشت. قال رسول الله(ص): «الشفاعة لاتكون لاهل الشك والشرك و لا لاهل الكفر والجحود بل يكون للمؤمنين من اهل التوحيد؛ شفاعت براى ترديد كنندگان و مشركين و كافرين نيست بلكه براى مؤمن موحد است» (ميزان الحكمه ج 5 ص 117).
3- گنهكارانى مورد شفاعت قرار مى گيرند كه مطيع دستورات خدا و رسول و امامان باشند. در منابع دينى شرط اين كه شفاعت شامل حال بنده گنهكار بشود عمل كردن به احكام و دستورات دين ذكر شده است. كسى كه روش و بناى عملى اش اطاعت از خدا و فرستادگان او بوده لكن گه گاهى دچار لغزش و خطا شده است قابليت و استحقاق شمول رحمت، مغفرت و آمرزش الهى را در روز قيامت از طريق وسائط و مجارى آن يعنى شفاعت شفيعان خواهد داشت. امام صادق(ع) مى فرمايد: «هر كس دوست دارد شفاعت شافعين در مورد او سودمند واقع شود بايد در صدد جلب رضايت خداوند برآيد و بدانيد هيچ كس رضايت خداوند را جلب نخواهد كرد مگر با اطاعت از خدا و پيامبر و اولياى الهى از آل محمد» (بحارالانوار ج 78ص 220). اهميت عمل به احكام و وظايف دينى در شمول شفاعت به حدى است كه حتى سبك شمردن و اهميت ندادن به آن سبب محروميت از شفاعت مى شود.
رسول اكرم(ص) مى فرمايد: «لاينال شفاعتى من استخف بصلوته؛ شفاعت من به كسى كه نمازش را سبك بشمارد نمى رسد ميزان الحكمه ج 5ص 117).
امام صادق(ع) مى فرمايد: «لاتنال شفاعتنا من استخف بالصلوه؛ شفاعت ما به كسى كه نماز را سبك بشمارد نمى رسد» (كافى ج 3 ص 270).
4- وجود رابطه روحى و معنوى ميان شافع و شفاعت شونده. اگر اولياى الهى در روز قيامت از عده اى شفاعت مى كنند و در حقيقت واسطه فيض مغفرت و آمرزش الهى مى شوند اين شفاعت بى حساب نيست. بلكه ناشى ازرابطه معنوى خاصى است كه در دنيا ميان شفاعت كننده و شفاعت شونده برقرار شده است. بر اين اساس وقتى كسى در زندگى دنيوى با اولياى الهى هم عقيده و همفكر و همراه است و تحت جذبه هدايتگرى آنان قرار گرفته وآنان را امام و پيشواى خود قرار داده است درجه اى از وحدت و همسنخى و محبت ميان آنان ايجاد شده است. اين رابطه روحى و معنوى ميان شفاعت كننده و شفاعت شونده در اين دنيا پايه و اساس شفاعت در آخرت خواهد بود. بنابراين شفاعت اولياى الهى شامل حال كسانى كه در دنيا چنين رابطه روحى و معنوى با انبيا و اوصيا و ائمه معصومين نداشته اند نخواهد شد.
برخى از ويژگى هاى شفاعت:
1- مراتب و درجات شفاعت. شفاعت اولياى الهى براى انسان خطاكار مراتبى دارد. اين شفاعت همانگونه كه در شرط چهارم شفاعت گذشت براساس رابطه معنوى ميان شخص با اولياى الهى است و هراندازه كه اين رابطه بيشتر باشد تأثير بيشتر خواهد گذاشت.
اما اين که زمان شفاعت چه وقتي خواهد بود؟ علامه طباطبايي مي فرمايند از روايات فهميده مي شود که شفاعت در وقتي رخ مي دهد که شخص وارد جهنم شود و دليلي به وجود شفاعت در برزخ و سختي هاي روز قيامت که روزي بسيار طولاني است وجود ندارد. البته ممکن است هنگام جان دادن و روز قيامت معصومين کمک هايي بنمايند ولي اين از باب تصرفات و حکومتي است که خداوند به آنها داده است (الميزان عربي، ج 1، ص 155). و ربطي به شفاعت ندارد؛ زيرا بحث شفاعت و شفاعت کنندگان مختص معصومين نيست و اشخاص و گروه هاي مختلفي شفاعت مي کنند که در برزخ داراي حکومت و حق تصرف نيستند.
امام باقر(ع) مى فرمايد: «گروهى از مردم پس از آن كه در آتش جهنم مى سوزند شفاعت به سراغشان مى آيد و آنها را نجات مى دهد» (ميزان الحكمه ج 2 ح 2940).
اين خصوصيت شفاعت مانع از جرأت افراد بر ارتكاب گناه مى شود و در عين حال روزنه اميد را بازمى گذارد و افراد را به سعى در تحصيل شرايط شمول شفاعت كه در يك كلام در رضايت خدا و عمل به دستورات او خلاصه مى شود وامى دارد.
2- خداوند تحت تأثير شفيعان نيست. برخلاف شفاعت مرسوم درميان مردم كه حاكم به خاطر نفوذى كه شفيع نزد او دارد و متأثر از نفوذ وى مجرم را مورد عفو قرار مى دهد شفاعت فعل خداوند است. شفاعت از سوى خداوند آغاز مى شود. فيضى است كه او عطا مى كند و شفيعان واسطه ايصال اين فيض هستند. شفيعان تحت تأثير خداوندند و نه بالعكس.
3- شفاعت پاداشى براى صالحان است. در كلام معصومين يكى از حكمتهاى شفاعت هديه و جايزه به صالحين ذكر شده است.
فرق است ميان كسى كه عمرى را به مخالفت و عصيان و كفر نسبت به خداوند گذرانده و كسى كه عقيده و عملش مورد پسند خداوند بوده است. هر چند دچار لغزشها و خطاهايى نيز شده است. شفاعت در حقيقت هديه و جايزه اى است به چنين انسانهايى به اين صورت كه به خاطر عقيده و اعمال خوب آنها اعمال بدشان بخشيده مى شود.
امام صادق(ع): «والشفاعه جائزه لهم اذا ارتضى الله عزوجل دينهم؛ شفاعت جايزه اى است براى مؤمنين گنهكارى كه دين آنان مورد رضايت و پسند خداوند است (بحارالانوار ج 8 ص 40).
با توجه به مطالب ذكر شده شفاعت امام حسين(ع) (كه همان شفاعت الهى است) شامل افرادى مى شود كه ارتباط روحى و عملى با آن حضرت برقرار كرده و تلاش مى كنند در راه آن امام بزرگ قدم بردارند هر چند در زندگى گاه دچار خطا و لغزش مى شوند توجه داريم كه شفاعت براى هيچكس ضمانت شده نيست پس نه مى توان جرأت بر گناه پيدا کرد و نه مأيوس از رحمت حق شد بلكه بايد تلاش نمود و اميد داشت كه مشمول شفاعت ائمه اطهار(ع) خواهيم شد. ان شاءالله
حدیث روز
امام رضا (علیه السلام):
الامامُ الماءُ العَذبُ علی الظَمَاءِ و الدآلُ علی الهُدی و المُنجِی مِن الرَّدَی
امام، آب گوارای زمان تشنگی و رهبر به سوی هدایت و نجات بخش از هلاکت است .
کافی،ج 1،ص 286
کلام نور
بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان این است که
از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی
با مؤمنین و همجنین برای پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند.
دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان - مهر 1381